دوشنبه ۱۵ بهمن ۹۷ ۱۴:۴۸ ۸۶۷ بازديد
تحقیقات به سختی در شرایطی شروع شدهاست که مشخص میکند چه زمانی فرد در اولویت برخی از فعالیتهای دیگر فکر خواهد کرد ، چه فکری خواهد کرد ، و چه زمانی او جستجو برای یافتن راه حلی را با موفقیت به پایان خواهد رساند ( یا آن را رها نخواهد کرد ) . اگرچه تفکر زیاد هدف کاربردی است اما مشکلات انگیزشی خاص با تفکر " disinterested " مطرح میشوند که در آن کشف پاسخ به یک سوال ، منبع رضایتمندی در خود است .
در دیدگاههای مکتب گشتالت و روانشناس بریتانیایی ، فردریک سی . بارتلت ، آغاز و جهت تفکر ، با به رسمیت شناختن " توازن " یا " شکاف " در یک ساختار عقلانی کنترل میشود . به طور مشابه ، مفهوم Piaget از " تعادل " به عنوان یک فرآیند impelling از ساختارهای کمتر - ، همراه با عدم قطعیت و ناهماهنگی ، به سمت ساختارهای بهتر - که بر این imperfections غلبه میکند ، برای توضیح رشد عقلانی تدریجی کودک به طور کلی معرفی شد . رویکرد Piaget نیز ممکن است برای قسمتهای خاصی از تفکر نیز قابلاجرا باشد . برای متخصصان کامپیوتر ، تشخیص یک عدم تطابق بین فرمولی که برنامه تا کنون تولید کرده و یک فرمول یا مجموعهای از الزامات که راهحل را تعریف میکند ، چیزی است که تداوم جستجوی را به دنبال میکند و مسیری که دنبال میکند را تعیین میکند .
Neobehaviourism ( مانند روانکاوی ) مقدار پاداش ثانویه و تعمیم محرک - یعنی گرایش الگوی محرک برای تبدیل به یک منبع رضایتمندی در صورتی که به طور مکرر نوعی از ارضا زیستی را همراه داشتهاست ، تبدیل کردهاست . با این حال ، عدم کفایت این نوع توضیح زمانی آشکار میشود که اهمیت نوآوری ، غافلگیری ، پیچیدگی ، ناهماهنگی ، ابهام و عدم قطعیت در نظر گرفته میشود . Inconsistency بین اعتقادات ، بین آیتمهای اطلاعات حسی دریافتی ، یا بین اعتقاد یک و یک مورد از اطلاعات حسی ، به طور آشکار میتواند منبعی از ناراحتی و یا جستجوی راهحل از طریق سازماندهی مجدد سیستمهای باور یا از طریق استفاده گزینشی از اطلاعات جدید باشد .
اثرات انگیزشی این عوامل در اواسط قرن بیستم توجه بیشتری را به خود جلب کرد ، عمدتا ً به دلیل نقش فراگیر آنها در رفتار اکتشافی ، بازی ، و زیباییشناسی . نقش بزرگتر آنها در انواع تفکر مورد توجه قرار گرفتهاست و در رابطه با کنجکاوی ، کشمکش و عدم قطعیت مورد مطالعه قرار گرفتهاست .
انواع تفکر
فیلسوفان و روانشناسان به طور یکسان درک کردهاند که تفکر از یک " تکه منفرد " نیست ، انواع مختلفی از تفکر وجود دارد ، و ابزار مختلفی برای دستهبندی آنها به " طبقهبندی " مهارتهای تفکر وجود دارد ، اما هیچ ردهبندی واحدی وجود ندارد . یک رویکرد مشترک انواع تفکر را به حل مساله و استدلال تقسیم میکند ، اما انواع دیگر تفکر ، مانند قضاوت و تصمیمگیری ، نیز پیشنهاد شدهاند .
حل مساله
حل مساله یک جستجوی سیستماتیک از طریق طیف وسیعی از اقدامات ممکن به منظور رسیدن به یک هدف از پیش تعیینشده میباشد . این شامل دو نوع تفکر اصلی است : واگرا ، که در آن شخص تلاش میکند مجموعه متنوعی از راهحلهای جایگزین ممکن را برای یک مشکل ایجاد کند ، و همگرا ، که در آن یکی تلاش میکند چند فرصت را برای پیدا کردن یک پاسخ تنها ، بهترین پاسخ به یک مشکل ، کاهش دهد . برای مثال تستهای چند گزینهای ( برای مثال ، تمایل دارند که شامل تفکر همگرا شوند ، در حالی که تستهای essay معمولا ً تفکر واگرا را درگیر میکنند .
منبع سایت بریتانیایی
در دیدگاههای مکتب گشتالت و روانشناس بریتانیایی ، فردریک سی . بارتلت ، آغاز و جهت تفکر ، با به رسمیت شناختن " توازن " یا " شکاف " در یک ساختار عقلانی کنترل میشود . به طور مشابه ، مفهوم Piaget از " تعادل " به عنوان یک فرآیند impelling از ساختارهای کمتر - ، همراه با عدم قطعیت و ناهماهنگی ، به سمت ساختارهای بهتر - که بر این imperfections غلبه میکند ، برای توضیح رشد عقلانی تدریجی کودک به طور کلی معرفی شد . رویکرد Piaget نیز ممکن است برای قسمتهای خاصی از تفکر نیز قابلاجرا باشد . برای متخصصان کامپیوتر ، تشخیص یک عدم تطابق بین فرمولی که برنامه تا کنون تولید کرده و یک فرمول یا مجموعهای از الزامات که راهحل را تعریف میکند ، چیزی است که تداوم جستجوی را به دنبال میکند و مسیری که دنبال میکند را تعیین میکند .
Neobehaviourism ( مانند روانکاوی ) مقدار پاداش ثانویه و تعمیم محرک - یعنی گرایش الگوی محرک برای تبدیل به یک منبع رضایتمندی در صورتی که به طور مکرر نوعی از ارضا زیستی را همراه داشتهاست ، تبدیل کردهاست . با این حال ، عدم کفایت این نوع توضیح زمانی آشکار میشود که اهمیت نوآوری ، غافلگیری ، پیچیدگی ، ناهماهنگی ، ابهام و عدم قطعیت در نظر گرفته میشود . Inconsistency بین اعتقادات ، بین آیتمهای اطلاعات حسی دریافتی ، یا بین اعتقاد یک و یک مورد از اطلاعات حسی ، به طور آشکار میتواند منبعی از ناراحتی و یا جستجوی راهحل از طریق سازماندهی مجدد سیستمهای باور یا از طریق استفاده گزینشی از اطلاعات جدید باشد .
اثرات انگیزشی این عوامل در اواسط قرن بیستم توجه بیشتری را به خود جلب کرد ، عمدتا ً به دلیل نقش فراگیر آنها در رفتار اکتشافی ، بازی ، و زیباییشناسی . نقش بزرگتر آنها در انواع تفکر مورد توجه قرار گرفتهاست و در رابطه با کنجکاوی ، کشمکش و عدم قطعیت مورد مطالعه قرار گرفتهاست .
انواع تفکر
فیلسوفان و روانشناسان به طور یکسان درک کردهاند که تفکر از یک " تکه منفرد " نیست ، انواع مختلفی از تفکر وجود دارد ، و ابزار مختلفی برای دستهبندی آنها به " طبقهبندی " مهارتهای تفکر وجود دارد ، اما هیچ ردهبندی واحدی وجود ندارد . یک رویکرد مشترک انواع تفکر را به حل مساله و استدلال تقسیم میکند ، اما انواع دیگر تفکر ، مانند قضاوت و تصمیمگیری ، نیز پیشنهاد شدهاند .
حل مساله
حل مساله یک جستجوی سیستماتیک از طریق طیف وسیعی از اقدامات ممکن به منظور رسیدن به یک هدف از پیش تعیینشده میباشد . این شامل دو نوع تفکر اصلی است : واگرا ، که در آن شخص تلاش میکند مجموعه متنوعی از راهحلهای جایگزین ممکن را برای یک مشکل ایجاد کند ، و همگرا ، که در آن یکی تلاش میکند چند فرصت را برای پیدا کردن یک پاسخ تنها ، بهترین پاسخ به یک مشکل ، کاهش دهد . برای مثال تستهای چند گزینهای ( برای مثال ، تمایل دارند که شامل تفکر همگرا شوند ، در حالی که تستهای essay معمولا ً تفکر واگرا را درگیر میکنند .
منبع سایت بریتانیایی
- ۰ ۰
- ۰ نظر