دوشنبه ۱۵ بهمن ۹۷ ۱۵:۳۰ ۸۱۸ بازديد
انگیزه ، نیروهای فعال یا درون یک فرد برای شروع رفتار . کلمه برگرفته از واژه لاتین motivus ( " علتی متحرک " ) است، که ویژگیهای فعال فرایندهای درگیر در انگیزش روانشناختی را نشان میدهد .
روانشناسان نیروهای انگیزشی را جهت کمک به توضیح تغییرات مشاهدهشده در رفتاری که در یک فرد رخ میدهد ، مطالعه میکنند . بنابراین ، برای مثال ، مشاهده اینکه یک فرد به طور فزایندهای احتمال دارد در یخچال را باز کند تا به دنبال غذا باشد ، به عنوان چند ساعت از زمانی که آخرین وعده غذا را میتوان با توسل به مفهوم انگیزه درک کرد . همانطور که در بالا نشان میدهد ، انگیزش معمولا ً به طور مستقیم اندازهگیری نمیشود بلکه به عنوان نتیجه تغییرات رفتاری در واکنش به محرک داخلی یا خارجی استنباط میشود . همچنین مهم است که بدانیم انگیزش در درجه اول متغیر عملکرد است . یعنی ، اثرات تغییر در انگیزش غالبا ً موقتی هستند . یک فرد که به شدت دارای انگیزه برای انجام یک کار خاص است، به دلیل یک تغییر انگیزشی ، ممکن است بعدها علاقه کمی به این کار به عنوان نتیجه تغییر بیشتر در انگیزه نشان دهد .
انگیزههای اغلب به انگیزههای اولیه ، یا اساسی ، که برای هر دو حیوانات و انسانها مشترک هستند طبقهبندی میشوند ؛ و ثانویه ، یا آموخته میشوند که میتوانند از حیوان به حیوان و انسان متفاوت باشند . انگیزههای اولیه شامل گرسنگی ، تشنگی ، سکس ، اجتناب از درد ، و شاید تجاوز و ترس است . انگیزههای دوم معمولا ً در انسانها مورد مطالعه قرار میگیرند ، عبارتند از موفقیت ، انگیزه قدرت ، و انگیزههای متعدد دیگر .
انگیزههای فشار نیز گاهی به " هل دادن " و " کشش " طبقهبندی میشوند و باعث نگرانی در تغییرات داخلی میشوند که تاثیر تریگر کردن حالتهای خاص انگیزه را دارند . انگیزه کشیدن نشاندهنده اهداف خارجی است که بر رفتار فرد نسبت به آنها تاثیر میگذارد . اکثر موقعیتهای انگیزشی در واقعیت ترکیبی از شرایط فشار و کشش هستند . به عنوان مثال ، گرسنگی ، به نوبه خود، ممکن است با تغییرات داخلی در گلوکز خون و یا انبارهای چربی نشان داده شود ، اما انگیزه خوردن نیز به شدت تحتتاثیر آنچه که غذاها در دسترس هستند قرار دارد . برخی غذاها از بقیه مطلوبتر هستند و بر رفتار ما نسبت به آنها تاثیر میگذارند . در نتیجه رفتار اغلب ترکیب پیچیدهای از فشار داخلی و کشش خارجی است .
انگیزه بخشیدن به انگیزه
رویکردهای فلسفی ، روانشناختی و فلسفی
انگیزه در بسیاری از روشها مورد مطالعه قرار گرفتهاست . به عنوان مثال ، در سطح فیزیولوژیک مغز با استفاده از تحریک الکتریکی و شیمیایی مغز ، ثبت فعالیت موجی مغز با the ، و تکنیکهای lesion ، که در آن بخشی از مغز ( معمولا یک حیوان آزمایشگاهی ) تخریب میشود و تغییرات بعدی در انگیزش رخ میدهد ، تحلیل شدهاست . مطالعات فیزیولوژیکی که در درجه اول بر روی حیوانات انجام شد ، اهمیت ساختارهای مغزی خاص را در کنترل انگیزههای اصلی مثل گرسنگی ، تشنگی ، سکس ، پرخاش و ترس نشان دادهاند .
انگیزه میتواند در سطح روانشناسی فردی تحلیل شود . چنین analyses تلاش میکنند تا درک کنند که چرا مردم به روشهای خاص عمل میکنند و به دنبال نتیجهگیری کلی از موارد فردی هستند . برای مثال ، از طریق مطالعات افراد مشخص شدهاست که هم مردان و هم زنان از طریق یک سری از مراحل قابلشناسایی تحریک در طول رفتارهایی که منجر به و منجر به روابط جنسی میشود ، پیش میروند . این یافتهها ممکن است برای مردم به طور کلی اعمال شوند .
انگیزه فرد نیز تحتتاثیر حضور دیگران قرار میگیرد . روان شناسان اجتماعی در کشف این که چگونه حضور دیگران در یک وضعیت خاص ، انگیزه را تحتتاثیر قرار میدهد ، فعال شدهاند . به عنوان مثال ، دانش آموزان و معلمان با روشهای قابلپیشبینی در کلاس رفتار میکنند . با این حال ، این رفتارها اغلب کاملا ً متفاوت هستند ، از روشی که دانش آموزان و معلمان در خارج از کلاس رفتار میکنند . مطالعات انطباق ، اطاعت ، و کمک به رفتارها ، سه حوزه در این زمینه هستند که توجه قابلملاحظهای را به خود جلب کردهاند .
منبع سایت بریتانیایی
روانشناسان نیروهای انگیزشی را جهت کمک به توضیح تغییرات مشاهدهشده در رفتاری که در یک فرد رخ میدهد ، مطالعه میکنند . بنابراین ، برای مثال ، مشاهده اینکه یک فرد به طور فزایندهای احتمال دارد در یخچال را باز کند تا به دنبال غذا باشد ، به عنوان چند ساعت از زمانی که آخرین وعده غذا را میتوان با توسل به مفهوم انگیزه درک کرد . همانطور که در بالا نشان میدهد ، انگیزش معمولا ً به طور مستقیم اندازهگیری نمیشود بلکه به عنوان نتیجه تغییرات رفتاری در واکنش به محرک داخلی یا خارجی استنباط میشود . همچنین مهم است که بدانیم انگیزش در درجه اول متغیر عملکرد است . یعنی ، اثرات تغییر در انگیزش غالبا ً موقتی هستند . یک فرد که به شدت دارای انگیزه برای انجام یک کار خاص است، به دلیل یک تغییر انگیزشی ، ممکن است بعدها علاقه کمی به این کار به عنوان نتیجه تغییر بیشتر در انگیزه نشان دهد .
انگیزههای اغلب به انگیزههای اولیه ، یا اساسی ، که برای هر دو حیوانات و انسانها مشترک هستند طبقهبندی میشوند ؛ و ثانویه ، یا آموخته میشوند که میتوانند از حیوان به حیوان و انسان متفاوت باشند . انگیزههای اولیه شامل گرسنگی ، تشنگی ، سکس ، اجتناب از درد ، و شاید تجاوز و ترس است . انگیزههای دوم معمولا ً در انسانها مورد مطالعه قرار میگیرند ، عبارتند از موفقیت ، انگیزه قدرت ، و انگیزههای متعدد دیگر .
انگیزههای فشار نیز گاهی به " هل دادن " و " کشش " طبقهبندی میشوند و باعث نگرانی در تغییرات داخلی میشوند که تاثیر تریگر کردن حالتهای خاص انگیزه را دارند . انگیزه کشیدن نشاندهنده اهداف خارجی است که بر رفتار فرد نسبت به آنها تاثیر میگذارد . اکثر موقعیتهای انگیزشی در واقعیت ترکیبی از شرایط فشار و کشش هستند . به عنوان مثال ، گرسنگی ، به نوبه خود، ممکن است با تغییرات داخلی در گلوکز خون و یا انبارهای چربی نشان داده شود ، اما انگیزه خوردن نیز به شدت تحتتاثیر آنچه که غذاها در دسترس هستند قرار دارد . برخی غذاها از بقیه مطلوبتر هستند و بر رفتار ما نسبت به آنها تاثیر میگذارند . در نتیجه رفتار اغلب ترکیب پیچیدهای از فشار داخلی و کشش خارجی است .
انگیزه بخشیدن به انگیزه
رویکردهای فلسفی ، روانشناختی و فلسفی
انگیزه در بسیاری از روشها مورد مطالعه قرار گرفتهاست . به عنوان مثال ، در سطح فیزیولوژیک مغز با استفاده از تحریک الکتریکی و شیمیایی مغز ، ثبت فعالیت موجی مغز با the ، و تکنیکهای lesion ، که در آن بخشی از مغز ( معمولا یک حیوان آزمایشگاهی ) تخریب میشود و تغییرات بعدی در انگیزش رخ میدهد ، تحلیل شدهاست . مطالعات فیزیولوژیکی که در درجه اول بر روی حیوانات انجام شد ، اهمیت ساختارهای مغزی خاص را در کنترل انگیزههای اصلی مثل گرسنگی ، تشنگی ، سکس ، پرخاش و ترس نشان دادهاند .
انگیزه میتواند در سطح روانشناسی فردی تحلیل شود . چنین analyses تلاش میکنند تا درک کنند که چرا مردم به روشهای خاص عمل میکنند و به دنبال نتیجهگیری کلی از موارد فردی هستند . برای مثال ، از طریق مطالعات افراد مشخص شدهاست که هم مردان و هم زنان از طریق یک سری از مراحل قابلشناسایی تحریک در طول رفتارهایی که منجر به و منجر به روابط جنسی میشود ، پیش میروند . این یافتهها ممکن است برای مردم به طور کلی اعمال شوند .
انگیزه فرد نیز تحتتاثیر حضور دیگران قرار میگیرد . روان شناسان اجتماعی در کشف این که چگونه حضور دیگران در یک وضعیت خاص ، انگیزه را تحتتاثیر قرار میدهد ، فعال شدهاند . به عنوان مثال ، دانش آموزان و معلمان با روشهای قابلپیشبینی در کلاس رفتار میکنند . با این حال ، این رفتارها اغلب کاملا ً متفاوت هستند ، از روشی که دانش آموزان و معلمان در خارج از کلاس رفتار میکنند . مطالعات انطباق ، اطاعت ، و کمک به رفتارها ، سه حوزه در این زمینه هستند که توجه قابلملاحظهای را به خود جلب کردهاند .
منبع سایت بریتانیایی
- ۰ ۰
- ۰ نظر