دوشنبه ۱۵ بهمن ۹۷ ۱۳:۴۲ ۸۵۹ بازديد
تصوری که از Whitehead میآید ،
فکر ( آلفرد نورت Whitehead ) تنوع متمایزی نسبت به این موضوعات معاصر دارد . به نظر میرسد که پدیدهشناسی به وسیله پدیدهشناسی از بین برده میشود که اظهارات واقعی را نشان نمیدهد . طرحهای قیاسی منطقی و منطقی باید در روابط قابلمشاهده در تجربه ، و انتزاعی بودن فیزیک و حس مشترک به عنوان واقعگرایی تفسیر شوند ( به عنوان مثال ، که اشیا به طور جداگانه در سطوح خودشان وجود دارند ) باید برای چیزهایی که هستند ، یعنی انتزاعی، آشکار شوند . واحدهای اصلی واقعیت عبارتند از : " موقعیتهای واقعی " که extensions فضایی و موقتی هستند که نمیتوانند به طور جامع از نظر توزیع ماده در یک لحظه بیان شوند . وحدت آنها در یک ادراک درک - مانند پاسخدهی به جهان تشکیل میشود ، اگر چه معمولا ً فاقد آگاهی و یا ترس است، یک تخصیص برای خود و برای خود کل است . این تخصیص نمیتواند به طور جامع با مکانیک کوانتومی نقطهای ( مکانیک ) که در ارتباط با فیزیک نسبیت کار میکند و در نتیجه فاصله زمانی بین نقاط نیز صدق نمیکند بلکه حداقل یک " prehension " است ( یک عبارت درست برای Whitehead که نشانگر عملکرد - از ادراک و آگاهی است ) .
برای Whitehead ، یک " جامعه " از موقعیتهای واقعی به ارث برده شده، از طریق فرآیند تخصیص و reenactment به یک روش قابلپیشبینی ، ویژگیهای پیشینیان خود را به ارث بردهاست . درک انسان به عنوان یک مورد خاص از prehension درک میشود ، که در آن کیفیت محیط به واسطه تجربه ارگانیک و احساسی نسبت به بدن ادراککننده به کار میرود ، اما به گونهای که برخی از این فرآیند را میتوان از طریق the بر روی بازتاب تایید کرد . از آنجا که آگاهی انسان تنها یک مورد خاص از روابط prehensive محسوب میشود ، و به این دلیل که کودن بودن و مفاهیم تعالی به عنوان " خطاهای نابجا و مکان ساده " در نظر گرفته میشوند .
وایت هد از " ذات مقدس خدا " به عنوان یک دستور عمومی برای روند جهان ، اساس نهایی همه القا و ادعای قانون ، " prehension مفهومی " که در انتخاب " اشیا ابدی " یا الگوهای تکرار شونده که در جهان اجرا میشوند ، فکر میکند . با این حال ، خدا هویتهای واقعی را ایجاد نمیکند . او انگیزه اولیه خود را به شکل هدف ذهنی خود ، به خلق خود خلق میکند . حتی خدا نتیجه خلاقیت است ، فرایندی که در آن وقایع جهان در معرض دید unities قرار میگیرد . این خلاقانه است، نه کاملا ً قابلپیشبینی ، و به تازگی تبدیل به یک فرآیند کثرتگرا میشود . آزادی انسان و جبر طبیعت ، Whitehead را به عنوان دوگانگی ساختگی دیگری در نظر گرفته بودند .
آینده متافیزیک نامشخص است ، و عمدتا ً به دلیل منتقدان قرن بیستم ، the منطقی ، بلکه به دلیل اینکه خود کاملا ً قابلپیشبینی و قابلکنترل نیست .
خلاقیت ، توانایی ایجاد یا در غیر این صورت ، چیز جدیدی را به وجود میآورد ، چه یک راهحل جدید برای یک مشکل ، یک روش یا ابزار جدید ، یا یک شی یا یک شی هنری جدید .
ویژگیهای فردی افراد خلاق
نشانداده شدهاست که تعدادی از ویژگیهای شخصیتی با بهرهوری خلاق مرتبط هستند . یکی از این موارد ، استقلال است : افراد خلاق تمایل دارند مستقل و مستقل در افکار و اعمال خود باشند . به همان اندازه مهم ، تسلط یک حوزه خاص است - یعنی حوزهای از فعالیتها و دانش که نیازمند سطح بالایی از توانایی است . برای مثال ، در استفاده از دانش خود از کامپیوترها به طراحی اپل II ، مخترعان استیو جابز و استیو وازنیاک در صنعت کامپیوتر با جذب افراد و نیز کسب و کارها در صنعت کامپیوتر متحول شدند .
منبع سایت بریتانیایی
فکر ( آلفرد نورت Whitehead ) تنوع متمایزی نسبت به این موضوعات معاصر دارد . به نظر میرسد که پدیدهشناسی به وسیله پدیدهشناسی از بین برده میشود که اظهارات واقعی را نشان نمیدهد . طرحهای قیاسی منطقی و منطقی باید در روابط قابلمشاهده در تجربه ، و انتزاعی بودن فیزیک و حس مشترک به عنوان واقعگرایی تفسیر شوند ( به عنوان مثال ، که اشیا به طور جداگانه در سطوح خودشان وجود دارند ) باید برای چیزهایی که هستند ، یعنی انتزاعی، آشکار شوند . واحدهای اصلی واقعیت عبارتند از : " موقعیتهای واقعی " که extensions فضایی و موقتی هستند که نمیتوانند به طور جامع از نظر توزیع ماده در یک لحظه بیان شوند . وحدت آنها در یک ادراک درک - مانند پاسخدهی به جهان تشکیل میشود ، اگر چه معمولا ً فاقد آگاهی و یا ترس است، یک تخصیص برای خود و برای خود کل است . این تخصیص نمیتواند به طور جامع با مکانیک کوانتومی نقطهای ( مکانیک ) که در ارتباط با فیزیک نسبیت کار میکند و در نتیجه فاصله زمانی بین نقاط نیز صدق نمیکند بلکه حداقل یک " prehension " است ( یک عبارت درست برای Whitehead که نشانگر عملکرد - از ادراک و آگاهی است ) .
برای Whitehead ، یک " جامعه " از موقعیتهای واقعی به ارث برده شده، از طریق فرآیند تخصیص و reenactment به یک روش قابلپیشبینی ، ویژگیهای پیشینیان خود را به ارث بردهاست . درک انسان به عنوان یک مورد خاص از prehension درک میشود ، که در آن کیفیت محیط به واسطه تجربه ارگانیک و احساسی نسبت به بدن ادراککننده به کار میرود ، اما به گونهای که برخی از این فرآیند را میتوان از طریق the بر روی بازتاب تایید کرد . از آنجا که آگاهی انسان تنها یک مورد خاص از روابط prehensive محسوب میشود ، و به این دلیل که کودن بودن و مفاهیم تعالی به عنوان " خطاهای نابجا و مکان ساده " در نظر گرفته میشوند .
وایت هد از " ذات مقدس خدا " به عنوان یک دستور عمومی برای روند جهان ، اساس نهایی همه القا و ادعای قانون ، " prehension مفهومی " که در انتخاب " اشیا ابدی " یا الگوهای تکرار شونده که در جهان اجرا میشوند ، فکر میکند . با این حال ، خدا هویتهای واقعی را ایجاد نمیکند . او انگیزه اولیه خود را به شکل هدف ذهنی خود ، به خلق خود خلق میکند . حتی خدا نتیجه خلاقیت است ، فرایندی که در آن وقایع جهان در معرض دید unities قرار میگیرد . این خلاقانه است، نه کاملا ً قابلپیشبینی ، و به تازگی تبدیل به یک فرآیند کثرتگرا میشود . آزادی انسان و جبر طبیعت ، Whitehead را به عنوان دوگانگی ساختگی دیگری در نظر گرفته بودند .
آینده متافیزیک نامشخص است ، و عمدتا ً به دلیل منتقدان قرن بیستم ، the منطقی ، بلکه به دلیل اینکه خود کاملا ً قابلپیشبینی و قابلکنترل نیست .
خلاقیت ، توانایی ایجاد یا در غیر این صورت ، چیز جدیدی را به وجود میآورد ، چه یک راهحل جدید برای یک مشکل ، یک روش یا ابزار جدید ، یا یک شی یا یک شی هنری جدید .
ویژگیهای فردی افراد خلاق
نشانداده شدهاست که تعدادی از ویژگیهای شخصیتی با بهرهوری خلاق مرتبط هستند . یکی از این موارد ، استقلال است : افراد خلاق تمایل دارند مستقل و مستقل در افکار و اعمال خود باشند . به همان اندازه مهم ، تسلط یک حوزه خاص است - یعنی حوزهای از فعالیتها و دانش که نیازمند سطح بالایی از توانایی است . برای مثال ، در استفاده از دانش خود از کامپیوترها به طراحی اپل II ، مخترعان استیو جابز و استیو وازنیاک در صنعت کامپیوتر با جذب افراد و نیز کسب و کارها در صنعت کامپیوتر متحول شدند .
منبع سایت بریتانیایی
- ۰ ۰
- ۰ نظر