دوشنبه ۱۵ بهمن ۹۷ ۱۴:۵۳ ۸۶۷ بازديد
در اصطلاحات ارایهشده در بالا ، می توان گفت که نشانهها و انواع کلمات انتزاعی هستند - در واقع انواع کلمات را میتوان به سادگی مجموعه تمام نشانهها در نظر گرفت . ( توجه داشته باشید که نشانهها لازم نیست نوشته شوند ؛ بسیاری از آنها ممکن است فقط تلفظ شوند و برخی دیگر ممکن است در دیسکهای مغناطیسی کد شوند : دو نفر ممکن است نشانههای متفاوتی از همان نوع تفکر داشته باشند، که برف سفید است .
مفاهیم
برای تقریب اول , مفاهیم , اجزای افکار و پیشنهادها را به همان شکل بیان میکنند که کلمات , اجزای تشکیلدهنده the هستند که توسط آن ایدهها یا پیشنهادها بیان میشوند . از این رو , کسی که فکر میکند ونوس غیرقابلسکونت شدهاست , مفهوم ونوس و مفهوم غیرقابلسکونت بودن را دارد . مفاهیم مشخصا منوط به تمایز نوع - هستند , که فرد را قادر میسازد تا جملات خاص دیگری از جمله مفهوم جان خدا را درک کند متفاوت از مفهوم " مری " است . این میتواند این باشد که جان و مری هر دو در حال تفکر درباره نوع خدا هستند , اما مفهوم ضمنی جان شامل ارتباط با باورهایی است که با باورهای مری ارتباط دارند ( به عنوان مثال , جان ممکن است فکر کند که خدا همه انسانها را دوست دارد و مری ممکن است فکر کند که او بیشتر انتخابی است ) .
بسته به دیدگاه فرد از مساله ناراحتکننده این مساله و پیشنهادها , فرد ممکن است تمایز بیشتری بین وسایل representational نمادین ایجاد کند که میتواند برای بیان یک مفهوم مورد استفاده قرار گیرد . در نتیجه برخی از مردم تکشاخ را با تصویری از یک موجود horselike کلیشهای با یک بوق نشان میدهند ; افراد دیگر با کلمات محض مانند تکشاخ در زبان انگلیسی یا Einhorn در زبان آلمانی این کار را انجام میدهند . برخی از محتویات فکر ممکن است شامل مفاهیم کامل نباشند : یک نوزاد که یک مثلث اویزان شده را قبل از چشمانش تشخیص میدهد احتمالا مفهوم یک شکل three همسطح را ندارد , با این وجود به نظر میرسد که در حال گسترش نوعی نمایش با محتوای " مثلث " است . چنین مواردی از " محتوای nonconceptual " از اواخر قرن بیستم , به خصوص در کار فیلسوفان انگلیسی , کریستوفر Peacocke و تیم کرین , مورد بحث و بحث گستردهای قرار گرفتند .
شاخ تکشاخ , جزئیات مربوط به " بانو و اسب تکشاخ " , اواخر قرن 15 , در موزه de پاریس
شاخ تکشاخ , جزئیات مربوط به " بانو و اسب تکشاخ " , اواخر قرن 15 , در موزه de پاریس
giraudon / منبع هنر , نیویورک
همان طور که این ویژگیها ممکن است توسط چیزهای واقعی معرفی شوند , مفاهیم ممکن است یا ممکن است به آن اشاره نکنند و یا چیزهای واقعی را انتخاب کنند . مفهوم " سگ " به سگها اشاره دارد و " عدد " به اعداد اشاره دارد , اما احتمالا مفاهیم " مربع گرد " و " عددی " که هم عجیب است و هم " " به هیچ چیز اشاره نمیکند ( این ظاهرا از مفاهیم مربوط به کلماتی مانند و , یا , و نه ) نیز صادق است . این موضوع کمی بحثبرانگیز است که آیا مفاهیمی مانند " تکشاخ " و " روح " به چیزی اشاره میکنند , چرا که برخی افراد به چنین چیزهایی اعتقاد دارند و این بسیار بحثبرانگیز است ( در میان فلاسفه ) که آیا there دنیای واقعی از مفاهیم ذهنی مانند " درد " و " خارش " وجود دارد .
یک بحث و جدل با در نظر گرفتن این که چه چیزی میتواند مفید باشد , این است که آیا هر مفهوم مربوط به دارایی یا رابطه یک ویژگی یا رابطه واقعی را انتخاب میکند یا خیر. در ابتدا , پاسخ به این سوال ممکن است " بله " باشد : ویژگی یا رابطه تنها چیزی است که فرد در مورد زمانی که از مفهوم مربوطه استفاده میکند , در نظر گرفته میشود . با این حال , به نظر میرسد که اگر افراد یک مفهوم از آن داشته باشند , یک ویژگی یا رابطه باید وجود داشته باشد . این فرض در مورد اشیا قابلقبول نیست , پس چرا باید در مورد مشخصات و روابط قابلقبول باشد ?
منبع سایت بریتانیایی
مفاهیم
برای تقریب اول , مفاهیم , اجزای افکار و پیشنهادها را به همان شکل بیان میکنند که کلمات , اجزای تشکیلدهنده the هستند که توسط آن ایدهها یا پیشنهادها بیان میشوند . از این رو , کسی که فکر میکند ونوس غیرقابلسکونت شدهاست , مفهوم ونوس و مفهوم غیرقابلسکونت بودن را دارد . مفاهیم مشخصا منوط به تمایز نوع - هستند , که فرد را قادر میسازد تا جملات خاص دیگری از جمله مفهوم جان خدا را درک کند متفاوت از مفهوم " مری " است . این میتواند این باشد که جان و مری هر دو در حال تفکر درباره نوع خدا هستند , اما مفهوم ضمنی جان شامل ارتباط با باورهایی است که با باورهای مری ارتباط دارند ( به عنوان مثال , جان ممکن است فکر کند که خدا همه انسانها را دوست دارد و مری ممکن است فکر کند که او بیشتر انتخابی است ) .
بسته به دیدگاه فرد از مساله ناراحتکننده این مساله و پیشنهادها , فرد ممکن است تمایز بیشتری بین وسایل representational نمادین ایجاد کند که میتواند برای بیان یک مفهوم مورد استفاده قرار گیرد . در نتیجه برخی از مردم تکشاخ را با تصویری از یک موجود horselike کلیشهای با یک بوق نشان میدهند ; افراد دیگر با کلمات محض مانند تکشاخ در زبان انگلیسی یا Einhorn در زبان آلمانی این کار را انجام میدهند . برخی از محتویات فکر ممکن است شامل مفاهیم کامل نباشند : یک نوزاد که یک مثلث اویزان شده را قبل از چشمانش تشخیص میدهد احتمالا مفهوم یک شکل three همسطح را ندارد , با این وجود به نظر میرسد که در حال گسترش نوعی نمایش با محتوای " مثلث " است . چنین مواردی از " محتوای nonconceptual " از اواخر قرن بیستم , به خصوص در کار فیلسوفان انگلیسی , کریستوفر Peacocke و تیم کرین , مورد بحث و بحث گستردهای قرار گرفتند .
شاخ تکشاخ , جزئیات مربوط به " بانو و اسب تکشاخ " , اواخر قرن 15 , در موزه de پاریس
شاخ تکشاخ , جزئیات مربوط به " بانو و اسب تکشاخ " , اواخر قرن 15 , در موزه de پاریس
giraudon / منبع هنر , نیویورک
همان طور که این ویژگیها ممکن است توسط چیزهای واقعی معرفی شوند , مفاهیم ممکن است یا ممکن است به آن اشاره نکنند و یا چیزهای واقعی را انتخاب کنند . مفهوم " سگ " به سگها اشاره دارد و " عدد " به اعداد اشاره دارد , اما احتمالا مفاهیم " مربع گرد " و " عددی " که هم عجیب است و هم " " به هیچ چیز اشاره نمیکند ( این ظاهرا از مفاهیم مربوط به کلماتی مانند و , یا , و نه ) نیز صادق است . این موضوع کمی بحثبرانگیز است که آیا مفاهیمی مانند " تکشاخ " و " روح " به چیزی اشاره میکنند , چرا که برخی افراد به چنین چیزهایی اعتقاد دارند و این بسیار بحثبرانگیز است ( در میان فلاسفه ) که آیا there دنیای واقعی از مفاهیم ذهنی مانند " درد " و " خارش " وجود دارد .
یک بحث و جدل با در نظر گرفتن این که چه چیزی میتواند مفید باشد , این است که آیا هر مفهوم مربوط به دارایی یا رابطه یک ویژگی یا رابطه واقعی را انتخاب میکند یا خیر. در ابتدا , پاسخ به این سوال ممکن است " بله " باشد : ویژگی یا رابطه تنها چیزی است که فرد در مورد زمانی که از مفهوم مربوطه استفاده میکند , در نظر گرفته میشود . با این حال , به نظر میرسد که اگر افراد یک مفهوم از آن داشته باشند , یک ویژگی یا رابطه باید وجود داشته باشد . این فرض در مورد اشیا قابلقبول نیست , پس چرا باید در مورد مشخصات و روابط قابلقبول باشد ?
منبع سایت بریتانیایی
- ۰ ۰
- ۰ نظر