دوشنبه ۱۵ بهمن ۹۷ ۱۴:۴۷ ۸۹۷ بازديد
مکتب وورتسبورگ ، تحت رهبری روانشناس آلمانی و philosopher Kulpe ، نمونه اولیه تفکر هدایتشده را در " تجربه " ارتباط محدود " دید که در آن سوژه باید واژهای برای یک رابطه مشخص با یک کلمه محرک عرضه کند ( به عنوان مثال ، یک مخالف با صفت ، یا پایتخت یک کشور ) . تحقیق introspective اعضای شورای وورتسبورگ را به این نتیجه رساند که ظهور عناصر مورد نیاز به طور مشترک به عنصر قبلی و نوعی " تعیین گرایش " مانند Aufgabe ( آگاهی از تکلیف ) یا " نمایش هدف " وابسته است . دو عامل آخر برای انتقال یک جهت به فرآیند تفکر و محدود کردن محتوای آن به مواد مربوطه برگزار شدند . نقش آنها مشابه عوامل انگیزشی - " محرک محرک "، " پاسخ هدف پیشبینی کسری " - - در حسابهای neobehaviouristic بعدی استدلال ( و رفتار عمومی ) تولید شده توسط هال و پیروانش بود .
نظریه هال شبیه به " فرضیه صورت فلکی " است که توسط گئورگ Elias مولر ساخته شدهاست . هال نشان داد که یک واکنش خاص رخ خواهد داد و بر رقبای خود غلبه خواهد کرد چرا که هر دو به محرک نشانه وابسته است ( که ممکن است همان فرآیند تفکر قبلی یا یک رویداد خارجی باشد ) و بنابراین با قدرت بیشتری نسبت به عوامل مرتبط با محرکهای نشانه یا شرط انگیزشی مورد توجه قرار میگیرد . روانشناس آلمانی ، اتو Selz ، با این نظر موافق بود که در بسیاری از شرایط این نوع نظریه وقوع خطا را اغلب به عنوان پاسخ صحیح به سوالات و در نتیجه دفاع از آن نشان میدهد . Selz ادعا میکند که انتخاب پاسخ به فرآیند " تکمیل پیچیده " وابسته است که در حرکت توسط یک " طرح پیشبینی " تنظیم میشود که شامل نمایش هم محرک نشانه و هم رابطه آن است که عنصر باید به محرک نشانه برود . پاسخ صحیح با این الگو به عنوان یک کل و نه با مولفههای آن به طور جداگانه مرتبط است . تکمیل پیچیده Selz شبیه " eduction correlates " است که روانشناس بریتانیایی چارلز ای . اسپیرمن به عنوان یکی از اجزای اصلی کارکرد فکری و مکمل بودن آن " eduction روابط " دید - یعنی به رسمیت شناختن یک رابطه زمانی که دو عنصر ارائه میشوند .
تعیین هر عنصر اندیشه از طریق پیکربندی کلی عوامل در موقعیت و شبکه ارتباطی که آنها را به هم پیوند میدهد ، هنوز به شدت توسط روانشناسان گشتالت در دهههای ۱۹۲۰ و ۳۰ مورد تاکید قرار گرفتهاست . براساس آزمایشها ( ولفگانگ کوهلر ( در مورد حل مساله خردمندانه توسط شامپانزهها ) و ماکس Wertheimer و شاگردش کارل Duncker ( در مورد تفکر انسان ) ، آنها اشاره کردند که راهحل مساله عموما ً نیازمند پاسخ بیسابقه یا الگوی عکسالعمل است که به سختی میتوان آن را به تولید تجمعی ساده رفتارها و تجربیات گذشته نسبت داد . برای آنها ، ماهیت تفکر در بازسازی و سازماندهی ادراکی ناگهانی ، شبیه به تغییرات ناگهانی در ظاهر یک شکل دیداری مبهم ، نهفتهاست .
نظریه گشتالت تاثیر عمیق و گستردهای داشتهاست ، به خصوص در جلب توجه به توانایی متفکر برای کشف راههای خلاق و مبتکرانه ای برای مقابله با وضعیتهایی که قبلا ً با آنها برخورد شدهاست . با این حال ، این نظریه به خاطر ناچیز شمردن سهم یادگیری قبلی و نه فراتر رفتن از تلاشهای اولیه برای طبقهبندی و تجزیه و تحلیل ساختارهایی که بسیار مهم تلقی میشوند ، مورد انتقاد قرار گرفتهاست . بحثهای بعدی این سیستمها که در آن موارد اطلاعات و عملیاتهای عقلانی از منابع منطق و ریاضیات استفاده شدهاست . فقط برای نامگذاری آنها ، آنها شامل " psychologic " of ، شبیهسازی کامپیوتری تفکر انسان توسط دانشمندان کامپیوتر آمریکایی هربرت آ .
منبع سایت بریتانیایی
نظریه هال شبیه به " فرضیه صورت فلکی " است که توسط گئورگ Elias مولر ساخته شدهاست . هال نشان داد که یک واکنش خاص رخ خواهد داد و بر رقبای خود غلبه خواهد کرد چرا که هر دو به محرک نشانه وابسته است ( که ممکن است همان فرآیند تفکر قبلی یا یک رویداد خارجی باشد ) و بنابراین با قدرت بیشتری نسبت به عوامل مرتبط با محرکهای نشانه یا شرط انگیزشی مورد توجه قرار میگیرد . روانشناس آلمانی ، اتو Selz ، با این نظر موافق بود که در بسیاری از شرایط این نوع نظریه وقوع خطا را اغلب به عنوان پاسخ صحیح به سوالات و در نتیجه دفاع از آن نشان میدهد . Selz ادعا میکند که انتخاب پاسخ به فرآیند " تکمیل پیچیده " وابسته است که در حرکت توسط یک " طرح پیشبینی " تنظیم میشود که شامل نمایش هم محرک نشانه و هم رابطه آن است که عنصر باید به محرک نشانه برود . پاسخ صحیح با این الگو به عنوان یک کل و نه با مولفههای آن به طور جداگانه مرتبط است . تکمیل پیچیده Selz شبیه " eduction correlates " است که روانشناس بریتانیایی چارلز ای . اسپیرمن به عنوان یکی از اجزای اصلی کارکرد فکری و مکمل بودن آن " eduction روابط " دید - یعنی به رسمیت شناختن یک رابطه زمانی که دو عنصر ارائه میشوند .
تعیین هر عنصر اندیشه از طریق پیکربندی کلی عوامل در موقعیت و شبکه ارتباطی که آنها را به هم پیوند میدهد ، هنوز به شدت توسط روانشناسان گشتالت در دهههای ۱۹۲۰ و ۳۰ مورد تاکید قرار گرفتهاست . براساس آزمایشها ( ولفگانگ کوهلر ( در مورد حل مساله خردمندانه توسط شامپانزهها ) و ماکس Wertheimer و شاگردش کارل Duncker ( در مورد تفکر انسان ) ، آنها اشاره کردند که راهحل مساله عموما ً نیازمند پاسخ بیسابقه یا الگوی عکسالعمل است که به سختی میتوان آن را به تولید تجمعی ساده رفتارها و تجربیات گذشته نسبت داد . برای آنها ، ماهیت تفکر در بازسازی و سازماندهی ادراکی ناگهانی ، شبیه به تغییرات ناگهانی در ظاهر یک شکل دیداری مبهم ، نهفتهاست .
نظریه گشتالت تاثیر عمیق و گستردهای داشتهاست ، به خصوص در جلب توجه به توانایی متفکر برای کشف راههای خلاق و مبتکرانه ای برای مقابله با وضعیتهایی که قبلا ً با آنها برخورد شدهاست . با این حال ، این نظریه به خاطر ناچیز شمردن سهم یادگیری قبلی و نه فراتر رفتن از تلاشهای اولیه برای طبقهبندی و تجزیه و تحلیل ساختارهایی که بسیار مهم تلقی میشوند ، مورد انتقاد قرار گرفتهاست . بحثهای بعدی این سیستمها که در آن موارد اطلاعات و عملیاتهای عقلانی از منابع منطق و ریاضیات استفاده شدهاست . فقط برای نامگذاری آنها ، آنها شامل " psychologic " of ، شبیهسازی کامپیوتری تفکر انسان توسط دانشمندان کامپیوتر آمریکایی هربرت آ .
منبع سایت بریتانیایی
- ۰ ۰
- ۰ نظر