دوشنبه ۱۵ بهمن ۹۷ ۱۴:۳۱ ۸۰۵ بازديد
شواهد به روشنی نشان میدهند که میمون به تدریج تمایلات نادرستی را به عنوان درآمد یادگیری رها میکند . ابتدا ممکن است مستعد انتخاب محرکهایی است که قرمز ، سیاه ، گرد ، بزرگ ، یا مثلثیشکل هستند . انتخابهای صحیح همیشه با تمایلات اولیه حیوان همخوانی ندارند و سرکوب آنها ( مهار ، خاموشسازی ) در نهایت به یادگیری تک دادگاهی اجازه میدهد . از لحاظ نظری ، ارگانیسمها یاد میگیرند با مهار رفتار نادرست یاد بگیرند ؛ بنابراین ، هری اف . هارلو ، یکی از طرفداران این دیدگاه ، آن را نظریه عامل خطا نامید .
انگیزه بخشیدن به یادگیری
انگیزه به طور عمومی برای آموزش ضروری است . با این حال بسیاری از نظریه پردازان چنین پیشنهاد میکنند که انگیزهها کمتر یا هیچ سهم مستقیمی را ایجاد میکنند - که آنها صرفا ً تمایل دارند که عمل را ترویج کنند .
انگیزش و عملکرد
یادگیری در بالا به عنوان یک تغییر در یک پتانسیل رفتاری تعریف شد . چنین به نظر میرسد که تحقق چنین پتانسیل مربوط به سطح انگیزه یادگیرنده است . دانشآموزی که نام همه اعضای کشورهای همسود بریتانیا را فرا گرفتهاست انتظار میرود که آنها را با انرژی خاص زیر برخی از انگیزهها ( پاداش یا مجازات ) حفظ کند . گفته میشود که این ابتکار سطح انگیزش را بالا میبرد .
به نظر میرسد که برخی مطالعات ، عملکرد را تا حدی تقویت میکنند ؛ با این حال ، زمانی که انگیزه به طور خاص شدید به نظر میرسد ، برخی مطالعات نشان میدهند که عملکرد بدتر میشود . از چنین data برخی نظریهپردازان به این نتیجه رسیدند که تاثیر شدت رانندگی بر عملکرد ، مسیر U شکل را دنبال میکند ، ابتدا کمک میکند و بعد مانع از آن میشود .
انگیزه افزایش دادن انگیزه همچنین ممکن است عملکرد را از لحاظ کیفی با معرفی روشهای ناکارآمد رفتاری تغییر دهد . ممکن است یک دانشآموز به این دلیل مجبور به انجام این کار شود که تنش ، ترس از شکست ، و ناراحتی عضلانی و عضلانی او با عملکرد تداخل پیدا کند .
انگیزش و یادگیری
برای نشان دادن این که انگیزش بر عملکرد آنچه آموختهاند تاثیر میگذارد ، همانند نشان دادن تاثیر آن بر فرآیند یادگیری نیست . این امر مستلزم آن است که افراد زیر سطوح مختلف انگیزه درس بگیرند و تحت همان سطوح تشویقی آزمایش شوند . ( این برای کنترل اثرات انگیزش بر روی عملکرد تنها است ) و در واقع ، بهترین تجارب تحت کنترل این طراحی نشان میدهد که تاثیرات یادگیری در سطوح مختلف انگیزه یکسان هستند .
انواع یادگیری
بحث میشود که آیا همه اشکال یادگیری همان روند را نشان میدهند یا خیر . این پرسش حتی در مورد پدیدههای نسبتا ً اولیه مانند conditioning کلاسیک و ابزاری صدق میکند .
در تقویت ابزاری ، تقویت ، مشروط بر پاسخ گیرنده است ؛ یک موش فقط اگر اهرم را فشار دهد ، غذا را دریافت میکند . در شرطیسازی کلاسیک ، چنین احتمال وجود ندارد ؛ یک سگ غذا خوردهاست یا نه . اما این یک تمایز در روش تجربی است . این که فرآیند یادگیری هم برای هر دوی آنها یکسان باشد ، یک سوال دیگر است .
conditioning کلاسیک معمولا ً برای glandular ، واکنشهای غیر ارادی و واکنشهای ناخواسته گزارش شدهاست ( به عنوان مثال ، بزاق ، ضربان قلب ) . در مقابل ، به طور معمول ، حرکات ارادی ماهیچههای اسکلتی بیش از پیش به طور موثر یافت میشوند . با این حال ، برای نظریهپردازی کردن این که conditioning کلاسیک به طور انحصاری برای یک کلاس از پاسخها موثر است در حالی که conditioning سازی ابزاری منحصرا ً برای دیگران قابلاجرا است به نظر میرسد که یک اشتباه است .
شواهدی که چنین theorizing را تخریب میکند از مجموعهای از آزمایشها هدایتشده توسط نیل E ناشی میشود . میلر در دانشگاه راکفلر در نیویورک . موشها با curare حرکت کردند ؛ این دارو محل اتصال بین ماهیچه و عصب برای فلج کردن ماهیچههای اسکلتی را مسدود میکند . با این حال ، یک فرد curarized هنوز میتواند خود مختار را نشان دهد ، علائم غیرارادی فعالیت احساسی مانند ضربان سریع قلب را نشان دهد .
منبع سایت بریتانیایی
انگیزه بخشیدن به یادگیری
انگیزه به طور عمومی برای آموزش ضروری است . با این حال بسیاری از نظریه پردازان چنین پیشنهاد میکنند که انگیزهها کمتر یا هیچ سهم مستقیمی را ایجاد میکنند - که آنها صرفا ً تمایل دارند که عمل را ترویج کنند .
انگیزش و عملکرد
یادگیری در بالا به عنوان یک تغییر در یک پتانسیل رفتاری تعریف شد . چنین به نظر میرسد که تحقق چنین پتانسیل مربوط به سطح انگیزه یادگیرنده است . دانشآموزی که نام همه اعضای کشورهای همسود بریتانیا را فرا گرفتهاست انتظار میرود که آنها را با انرژی خاص زیر برخی از انگیزهها ( پاداش یا مجازات ) حفظ کند . گفته میشود که این ابتکار سطح انگیزش را بالا میبرد .
به نظر میرسد که برخی مطالعات ، عملکرد را تا حدی تقویت میکنند ؛ با این حال ، زمانی که انگیزه به طور خاص شدید به نظر میرسد ، برخی مطالعات نشان میدهند که عملکرد بدتر میشود . از چنین data برخی نظریهپردازان به این نتیجه رسیدند که تاثیر شدت رانندگی بر عملکرد ، مسیر U شکل را دنبال میکند ، ابتدا کمک میکند و بعد مانع از آن میشود .
انگیزه افزایش دادن انگیزه همچنین ممکن است عملکرد را از لحاظ کیفی با معرفی روشهای ناکارآمد رفتاری تغییر دهد . ممکن است یک دانشآموز به این دلیل مجبور به انجام این کار شود که تنش ، ترس از شکست ، و ناراحتی عضلانی و عضلانی او با عملکرد تداخل پیدا کند .
انگیزش و یادگیری
برای نشان دادن این که انگیزش بر عملکرد آنچه آموختهاند تاثیر میگذارد ، همانند نشان دادن تاثیر آن بر فرآیند یادگیری نیست . این امر مستلزم آن است که افراد زیر سطوح مختلف انگیزه درس بگیرند و تحت همان سطوح تشویقی آزمایش شوند . ( این برای کنترل اثرات انگیزش بر روی عملکرد تنها است ) و در واقع ، بهترین تجارب تحت کنترل این طراحی نشان میدهد که تاثیرات یادگیری در سطوح مختلف انگیزه یکسان هستند .
انواع یادگیری
بحث میشود که آیا همه اشکال یادگیری همان روند را نشان میدهند یا خیر . این پرسش حتی در مورد پدیدههای نسبتا ً اولیه مانند conditioning کلاسیک و ابزاری صدق میکند .
در تقویت ابزاری ، تقویت ، مشروط بر پاسخ گیرنده است ؛ یک موش فقط اگر اهرم را فشار دهد ، غذا را دریافت میکند . در شرطیسازی کلاسیک ، چنین احتمال وجود ندارد ؛ یک سگ غذا خوردهاست یا نه . اما این یک تمایز در روش تجربی است . این که فرآیند یادگیری هم برای هر دوی آنها یکسان باشد ، یک سوال دیگر است .
conditioning کلاسیک معمولا ً برای glandular ، واکنشهای غیر ارادی و واکنشهای ناخواسته گزارش شدهاست ( به عنوان مثال ، بزاق ، ضربان قلب ) . در مقابل ، به طور معمول ، حرکات ارادی ماهیچههای اسکلتی بیش از پیش به طور موثر یافت میشوند . با این حال ، برای نظریهپردازی کردن این که conditioning کلاسیک به طور انحصاری برای یک کلاس از پاسخها موثر است در حالی که conditioning سازی ابزاری منحصرا ً برای دیگران قابلاجرا است به نظر میرسد که یک اشتباه است .
شواهدی که چنین theorizing را تخریب میکند از مجموعهای از آزمایشها هدایتشده توسط نیل E ناشی میشود . میلر در دانشگاه راکفلر در نیویورک . موشها با curare حرکت کردند ؛ این دارو محل اتصال بین ماهیچه و عصب برای فلج کردن ماهیچههای اسکلتی را مسدود میکند . با این حال ، یک فرد curarized هنوز میتواند خود مختار را نشان دهد ، علائم غیرارادی فعالیت احساسی مانند ضربان سریع قلب را نشان دهد .
منبع سایت بریتانیایی
- ۰ ۰
- ۰ نظر