دوشنبه ۱۵ بهمن ۹۷ ۱۵:۲۶ ۸۷۰ بازديد
فرض بر این است که زیر سیستمها برای ادراک , شکلگیری باور و تصمیمگیری وجود دارد , باور به طور کلی ممکن است به عنوان " خروجی سیستم شکلگیری باور " تعریف شود که به عنوان ورودی سیستم تصمیمگیری عمل میکند " ( باورها , پس از همه اینها, همان حالاتی است که یک فرد به صورت منطقی عمل میکند و به خواستههای او توجه میکند ) .
برای مثال , حافظه یک فرد که سریع رشد میکند ممکن است به عنوان حالتی در نظر گرفته شود که وجود یک نشانه الکترونیکی از جمله " علفزار سریع " در یک موقعیت مشخص در مغز فرد رشد میکند . این جمله ممکن است منوط به فرآیندهای محاسباتی استدلالی , استقرایی و استدلالی باشد و جمله " چمنهای من سریع رشد کند " . " این جمله به نوبه خود ممکن است به عنوان ورودی سیستم تصمیمگیری فرد عمل کند , جایی که ممکن است تصور کنید چمن او بیش از حد بزرگ نباشد , حالتی که یک رابطه محاسباتی خاص با یک نشانه الکترونیکی از جمله " چمن من نباید زیاد باشد . " در نهایت , این جمله و پاراگراف قبلی ممکن است در الگوهای استاندارد نظریه تصمیم ترکیب شود تا باعث شود بدنش به گونهای حرکت کند که بتواند چمنزنی را از گاراژ بیرون بکشد . ( البته , این حالات محاسبهای نیز ممکن است منجر به اثرات غیر مستقیم دیگری نیز بشود - یعنی ترس , نفرین کردن , یا تجربه یک گروه آدرنالین در چشمانداز نیروی کار . )
هرچند که به یک نظریه فکر میکند , مهم است که درک کنیم که تحقیق فعلی چقدر از تحقق واقعی آن قول است . در دهه ۱۹۴۰ , فیلسوف هوبرت دریفوس خوش بینی سادهلوحانه کارهای اولیه در منطقه را مورد تمسخر قرار داد . اگرچه روشن نیست که او هیچ گونه استدلال در اصل علیه موفقیت احتمالی آن ارائه کردهاست , اما شایانذکر است که موقعیت نظریهپردازان معاصر بیش از آن نیست که دکارت , که مشاهده کرد , گرچه امکان تقلید از این یا آن بیت خاص از رفتار هوشمندانه وجود دارد , هیچ ماشینی هنوز " عقل جهانی " را در حس مشترک بشریت نشان نمیدهد . به نظر میرسد که مردم قادر به ادغام اطلاعات از حوزههای دلخواه برای رسیدن به نتیجهگیری کلی هستند , درست مانند زمانی که هییت منصفه به اطلاعات متنوعی برای ارائه رای در مورد اینکه آیا دادستان پرونده " فراتر از یک شک منطقی " دادهاست , استناد کنند . " در واقع , با وجود تعهد خود نسبت به عدم قطعیت به عنوان یکی از ویژگیهای لازم در نظریه ذهن , حتی شک و تردیدهایی وجود دارد .
اهداف پژوهش هدفمند
یکی از دستاوردهای تورینگ , نشان دادن این است که چگونه محاسبات را میتوان به صورت مکانیکی , به ویژه بدون هیچ گونه اشارهای به معانی نمادهایی که محاسبات تعریف میکنند , مشخص کرد . برخلاف اظهارات برخی از منتقدان آمریکایی , به ویژه فیلسوف آمریکایی جان سرل , مشخص کردن محاسبات بدون اشاره به معانی نمادها , دلالت بر این ندارد که این نمادها هیچ معنایی ندارند , چیزی بیشتر از این واقعیت که افراد مجرد میتوانند بدون ذکر عادات غذایی خود مشخص شوند . در واقع , نمادهای درگیر در محاسبات معمولا ً دارای معنای مشخصی هستند - برای مثال , برای حسابهای بانکی , نرخهای بهره , میزان گاما و یا هر چیز دیگری که میتواند به صورت عددی اندازهگیری شود . اما همانطور که قبلا ً اشاره شد , معنای یا محتوای نمادهایی که توسط رایانههای معمولی استفاده میشوند معمولا ً با تصریح از حالات عمدی برنامه نویسان آنها بدست میآید . در مقابل , نمادهای دخیل در فعالیت ذهنی انسان , ظاهرا ً معنای ذاتی یا حیث التفاتی دارند . پرسش اصلی این است که چگونه معنای ذاتی یا حیث التفاتی نشانهها در مغز تبیین شود .
منبع سایت بریتانیایی
برای مثال , حافظه یک فرد که سریع رشد میکند ممکن است به عنوان حالتی در نظر گرفته شود که وجود یک نشانه الکترونیکی از جمله " علفزار سریع " در یک موقعیت مشخص در مغز فرد رشد میکند . این جمله ممکن است منوط به فرآیندهای محاسباتی استدلالی , استقرایی و استدلالی باشد و جمله " چمنهای من سریع رشد کند " . " این جمله به نوبه خود ممکن است به عنوان ورودی سیستم تصمیمگیری فرد عمل کند , جایی که ممکن است تصور کنید چمن او بیش از حد بزرگ نباشد , حالتی که یک رابطه محاسباتی خاص با یک نشانه الکترونیکی از جمله " چمن من نباید زیاد باشد . " در نهایت , این جمله و پاراگراف قبلی ممکن است در الگوهای استاندارد نظریه تصمیم ترکیب شود تا باعث شود بدنش به گونهای حرکت کند که بتواند چمنزنی را از گاراژ بیرون بکشد . ( البته , این حالات محاسبهای نیز ممکن است منجر به اثرات غیر مستقیم دیگری نیز بشود - یعنی ترس , نفرین کردن , یا تجربه یک گروه آدرنالین در چشمانداز نیروی کار . )
هرچند که به یک نظریه فکر میکند , مهم است که درک کنیم که تحقیق فعلی چقدر از تحقق واقعی آن قول است . در دهه ۱۹۴۰ , فیلسوف هوبرت دریفوس خوش بینی سادهلوحانه کارهای اولیه در منطقه را مورد تمسخر قرار داد . اگرچه روشن نیست که او هیچ گونه استدلال در اصل علیه موفقیت احتمالی آن ارائه کردهاست , اما شایانذکر است که موقعیت نظریهپردازان معاصر بیش از آن نیست که دکارت , که مشاهده کرد , گرچه امکان تقلید از این یا آن بیت خاص از رفتار هوشمندانه وجود دارد , هیچ ماشینی هنوز " عقل جهانی " را در حس مشترک بشریت نشان نمیدهد . به نظر میرسد که مردم قادر به ادغام اطلاعات از حوزههای دلخواه برای رسیدن به نتیجهگیری کلی هستند , درست مانند زمانی که هییت منصفه به اطلاعات متنوعی برای ارائه رای در مورد اینکه آیا دادستان پرونده " فراتر از یک شک منطقی " دادهاست , استناد کنند . " در واقع , با وجود تعهد خود نسبت به عدم قطعیت به عنوان یکی از ویژگیهای لازم در نظریه ذهن , حتی شک و تردیدهایی وجود دارد .
اهداف پژوهش هدفمند
یکی از دستاوردهای تورینگ , نشان دادن این است که چگونه محاسبات را میتوان به صورت مکانیکی , به ویژه بدون هیچ گونه اشارهای به معانی نمادهایی که محاسبات تعریف میکنند , مشخص کرد . برخلاف اظهارات برخی از منتقدان آمریکایی , به ویژه فیلسوف آمریکایی جان سرل , مشخص کردن محاسبات بدون اشاره به معانی نمادها , دلالت بر این ندارد که این نمادها هیچ معنایی ندارند , چیزی بیشتر از این واقعیت که افراد مجرد میتوانند بدون ذکر عادات غذایی خود مشخص شوند . در واقع , نمادهای درگیر در محاسبات معمولا ً دارای معنای مشخصی هستند - برای مثال , برای حسابهای بانکی , نرخهای بهره , میزان گاما و یا هر چیز دیگری که میتواند به صورت عددی اندازهگیری شود . اما همانطور که قبلا ً اشاره شد , معنای یا محتوای نمادهایی که توسط رایانههای معمولی استفاده میشوند معمولا ً با تصریح از حالات عمدی برنامه نویسان آنها بدست میآید . در مقابل , نمادهای دخیل در فعالیت ذهنی انسان , ظاهرا ً معنای ذاتی یا حیث التفاتی دارند . پرسش اصلی این است که چگونه معنای ذاتی یا حیث التفاتی نشانهها در مغز تبیین شود .
منبع سایت بریتانیایی
- ۰ ۰
- ۰ نظر