پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۰۳

دنیا

جامع ترین سایت روانشناسی

دنیا

۸۶۶ بازديد
بر این اساس , در حفظ بی‌طرفی در مورد ویژگی‌های قابل توصیه در بالا , این مقاله فرض نخواهد کرد که مفاهیم ویژگی‌ها و روابط همیشه به چیزهای واقعی رجوع می‌کنند .
نگرش‌های گزاره‌ای
شاید بزرگ‌ترین و متنوع‌ترین گروه از حالات ذهنی آن‌هایی باشند که به نظر می‌رسد شامل روابط مختلفی با افکار هستند : اینها کشورهایی هستند که به طور معمول توسط افعال توصیف می‌شوند که مکمل یک مکمل هستند . از این رو , در حالی که اشیا مستقیم افعال مانند لمس یا هل دادن اشیا فیزیکی هستند , اشیا مستقیم افعال مانند ایمان , امید , انتظار , و می‌خواهند گزاره‌ها با چنین شرطی انتخاب شوند :
جان معتقد است که بازار سهام سقوط خواهد کرد .
جان انتظار سقوط بازار بورس را دارد .
مری می‌خواهد دکتر شود .
توجه داشته باشید که متمم ( به انگلیسی ) همیشه نباید توسط یک عبارت بیان شود : کلمه‌ای که ( در زبان انگلیسی ) اغلب حذف می‌شود و عبارت " به عبارت " اغلب به جای " آن " مورد استفاده قرار می‌گیرد .
فیلسوفان این حالات ذهنی را " نگرش‌های گزاره‌ای " نامیده‌اند , زیرا به نحوی به نظر می‌رسند که یک عامل - یک انسان , یک حیوان یا شاید یک ماشین - به یک اندیشه یا گزاره نیاز دارد , که اغلب به معنای مکمل بودن آن است . هنگامی که جان انتظار سقوط بازار سهام را دارد , او در رابطه خاصی با قضیه یا جمله " بازار سهام " قرار می‌گیرد ; و هنگامی که مری می‌خواهد دکتر شود , او در یک رابطه متفاوت با قضیه یا حکم قرار می‌گیرد . "
با این حال , ابهام دیگری زمانی بروز می‌کند که فرد در مورد یک نگرش صحبت می‌کند ; فرد می‌تواند در مورد وضعیت فرد صحبت کند - همان طور که در آن تمایل او به پزشکی بود که او را به حرکت به بوستون - یا در مورد پیشنهاد او مبنی بر اینکه فرد نوعی نگرش دارد - مانند عقیده او درباره بازار سهام مشابه او بود . " همان نگرش " می‌تواند به معنای همان رابطه با گزاره‌های مختلف باشد - او همان اعتقاد به خوبی او همان طور که او در خلوص نیت وجود دارد - یا همان گزاره در روابط مختلف - او آنچه را که شک داشت باور داشت .
احساسات و حالات کیفی
بسیاری از پدیده‌های ذهنی , در ابتدا , نگرش‌های گزاره‌ای دارند . اولین و مهم‌ترین احساسی است که مردم در اغلب لحظات بیداری تجربه می‌کنند . صحبت از احساسات هم کمی سست است , به شیوه‌ای که گاهی اوقات برای مثال , درده‌ای خاص , یا تصاویر ذهنی ( چیزی که فیلسوفان نامیده می‌شوند " اشیا فوق‌العاده " ) , گاهی اوقات به درد و رنج کشیدن و گاهی به ویژگی‌های تصاویر ذهنی ( به صورت قرمز یا بیضی ) . در مواردی که تجربه برای انعکاس یک پدیده واقعی در جهان گرفته می‌شود , توصیف تجربه اغلب مبهم بین یک پدیده بیرونی است ( رز قرمز است ) و یک تصویر داخلی ( تصویر ذهنی قرمز است ) . این ابهام است که به معمای آشنا در مورد اینکه آیا یک درخت در حال افتادن در یک جنگل خالی از سکنه وجود دارد یا نه در مفهوم داخلی , منجر می‌شود : ممکن است گفته شود که یک علت خارجی معمول از تجربه ذهنی وجود دارد , اما کسی نیست که تجربه در آن به وجود بیاید . با این حال بسیاری از فیلسوفان فکر می‌کنند که تجربه به خودی خود همیشه در ظاهر توصیف می‌شود - یا آنگونه که آن‌ها بیان می‌کنند " شفاف . وقتی شخصی تجربه خود را توصیف می‌کند , از کلماتی مانند قرمز و بیضی استفاده خواهد کرد که تجربه‌ای را توصیف نمی‌کند ( تصویر ذهنی, تصویر ) اما شی دنیایی که تجربه دارد .
منبع سایت بریتانیایی
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.