دوشنبه ۱۵ بهمن ۹۷ ۱۴:۵۱ ۸۵۶ بازديد
تفکر خلاق مساله استفاده از منابع ذاتی برای تولید نتایج ملموس است . این فرآیند به طور قابلتوجهی تحتتاثیر تجربه و تجربه اولیه قرار دارد . از این رو , شرایط مدرسه و کار که بیان فردی را تشویق میکند و تفکر نامتعارف یا غیرمعمول را تحمل میکند, توسعه خلاقیت را تقویت میکند .
فلسفه ذهن , بازتاب طبیعت پدیدههای ذهنی و به ویژه در رابطه با جسم و بقیه جهان مادی .
فلسفه ذهن و روانشناسی تجربی
فلسفه اغلب به پرسشهای عمومی درباره طبیعت اشیا میپردازد : ماهیت زیبایی چیست ? معرفت حقیقی چیست ? چه چیزی موجب فضیلت یا ادعای حقیقت میشود ? این پرسشها را میتوان با توجه به بسیاری از حوزههای خاص , به فلسفه علم , فلسفه علم , علم اخلاق ( نظریه علم ) , و مابعدالطبیعه ( مطالعه مقولات نهایی جهان ) اختصاص داد . فلسفه ذهن به طور خاص به پرسشهای کلی درباره ماهیت پدیدههای ذهنی میپردازد : برای مثال , ماهیت تفکر , احساس , ادراک , آگاهی و تجربه حسی چیست ?
این پرسشهای فلسفی در مورد ماهیت یک پدیده باید از پرسشهای مشابهی که تمایل به تحقیقات صرفا ً تجربی دارند , متمایز باشد - مانند روانشناسی تجربی - که بستگی به نتایج مشاهده حسی دارد . روانشناسان تجربی , تا حد زیادی نگران کشف حقایق احتمالی در مورد افراد و حیوانات واقعی هستند - چیزهایی که ممکن است درست باشند , هر چند که آنها ممکن است نادرست باشند . برای مثال , ممکن است کشف کنند که یک ماده شیمیایی خاص زمانی آزاد میشود که مردم ترسیدهاند یا اینکه یک منطقه خاص از مغز زمانی فعال میشود و تنها زمانی که افراد در رنج هستند یا به پدرشان فکر میکنند . اما این فیلسوف میخواهد بداند که آیا آزاد کردن این ماده شیمیایی یا داشتن مغز یک فرد فعال در آن منطقه برای ترس و یا داشتن افکار یک پدر ضروری است : آیا انسانها فاقد آن ترکیب شیمیایی و شیمیایی خاص هستند که از این تجربیات ناتوان باشند ? آیا ممکن است چیزی وجود داشته باشد که چنین تجربیاتی را داشته باشد و نه به مانند ارواح , همانطور که بسیاری از مردم تصور میکنند ? در پاسخ به این پرسشها , فیلسوفان نه تنها به احتمال ( شاید ) امکانات دور از راه ارواح یا خدایان یا موجودات ماورای عالم خاکی ( که قانون اساسی آنها احتمالا ً بسیار متفاوت از انسانها هستند ) و به ویژه یک احتمال که به نظر میرسد در زندگی معاصر بزرگتر است - امکان استفاده از کامپیوترها که قادر به فکر کردن هستند , متفاوت باشند . آیا رایانه میتواند ذهن داشته باشد? چه چیزی میتواند یک کامپیوتر ایجاد کند که بتواند یک فکر , احساس , یا تجربه خاص داشته باشد ?
شاید یک کامپیوتر فقط اگر از همان انواع نورونها و مواد شیمیایی که مغز انسان تشکیل شدهاست , ساخته شدهباشد . اما این پیشنهاد ممکن است خشن به نظر برسد , به جای این که بگوییم انسان تنها در صورتی میتواند حالات ذهنی داشته باشد که چشمانش یک رنگ خاص باشند . از طرف دیگر , مطمئنا ً تنها هیچ دستگاه محاسباتی ذهن ندارد . چه در آینده نزدیک خلق شود و چه در آینده نزدیک به کاندیداهای جدی برای داشتن حالات ذهنی نزدیک شود , تمرکز بر این امکان بسیار جدی , راه خوبی برای درک انواع سوالات مطرحشده در فلسفه ذهن است .
منبع سایت بریتانیایی
فلسفه ذهن , بازتاب طبیعت پدیدههای ذهنی و به ویژه در رابطه با جسم و بقیه جهان مادی .
فلسفه ذهن و روانشناسی تجربی
فلسفه اغلب به پرسشهای عمومی درباره طبیعت اشیا میپردازد : ماهیت زیبایی چیست ? معرفت حقیقی چیست ? چه چیزی موجب فضیلت یا ادعای حقیقت میشود ? این پرسشها را میتوان با توجه به بسیاری از حوزههای خاص , به فلسفه علم , فلسفه علم , علم اخلاق ( نظریه علم ) , و مابعدالطبیعه ( مطالعه مقولات نهایی جهان ) اختصاص داد . فلسفه ذهن به طور خاص به پرسشهای کلی درباره ماهیت پدیدههای ذهنی میپردازد : برای مثال , ماهیت تفکر , احساس , ادراک , آگاهی و تجربه حسی چیست ?
این پرسشهای فلسفی در مورد ماهیت یک پدیده باید از پرسشهای مشابهی که تمایل به تحقیقات صرفا ً تجربی دارند , متمایز باشد - مانند روانشناسی تجربی - که بستگی به نتایج مشاهده حسی دارد . روانشناسان تجربی , تا حد زیادی نگران کشف حقایق احتمالی در مورد افراد و حیوانات واقعی هستند - چیزهایی که ممکن است درست باشند , هر چند که آنها ممکن است نادرست باشند . برای مثال , ممکن است کشف کنند که یک ماده شیمیایی خاص زمانی آزاد میشود که مردم ترسیدهاند یا اینکه یک منطقه خاص از مغز زمانی فعال میشود و تنها زمانی که افراد در رنج هستند یا به پدرشان فکر میکنند . اما این فیلسوف میخواهد بداند که آیا آزاد کردن این ماده شیمیایی یا داشتن مغز یک فرد فعال در آن منطقه برای ترس و یا داشتن افکار یک پدر ضروری است : آیا انسانها فاقد آن ترکیب شیمیایی و شیمیایی خاص هستند که از این تجربیات ناتوان باشند ? آیا ممکن است چیزی وجود داشته باشد که چنین تجربیاتی را داشته باشد و نه به مانند ارواح , همانطور که بسیاری از مردم تصور میکنند ? در پاسخ به این پرسشها , فیلسوفان نه تنها به احتمال ( شاید ) امکانات دور از راه ارواح یا خدایان یا موجودات ماورای عالم خاکی ( که قانون اساسی آنها احتمالا ً بسیار متفاوت از انسانها هستند ) و به ویژه یک احتمال که به نظر میرسد در زندگی معاصر بزرگتر است - امکان استفاده از کامپیوترها که قادر به فکر کردن هستند , متفاوت باشند . آیا رایانه میتواند ذهن داشته باشد? چه چیزی میتواند یک کامپیوتر ایجاد کند که بتواند یک فکر , احساس , یا تجربه خاص داشته باشد ?
شاید یک کامپیوتر فقط اگر از همان انواع نورونها و مواد شیمیایی که مغز انسان تشکیل شدهاست , ساخته شدهباشد . اما این پیشنهاد ممکن است خشن به نظر برسد , به جای این که بگوییم انسان تنها در صورتی میتواند حالات ذهنی داشته باشد که چشمانش یک رنگ خاص باشند . از طرف دیگر , مطمئنا ً تنها هیچ دستگاه محاسباتی ذهن ندارد . چه در آینده نزدیک خلق شود و چه در آینده نزدیک به کاندیداهای جدی برای داشتن حالات ذهنی نزدیک شود , تمرکز بر این امکان بسیار جدی , راه خوبی برای درک انواع سوالات مطرحشده در فلسفه ذهن است .
منبع سایت بریتانیایی
- ۰ ۰
- ۰ نظر