دوشنبه ۱۵ بهمن ۹۷ ۱۵:۱۰ ۸۷۱ بازديد
مشکل for این است که چگونه این قواعد استاندارد شده را بدون توجه به حقایق فرضی درباره زندگی ذهنی افراد به عنوان مثال، به حقایق مربوط به افکار، خواستهها و تواناییهای استدلال خود توضیح دهد.
در اینجا مهم است که به طور کلی، به طور کلی، آنچه علم در کسبوکار توضیح میدهد این است یا آن رویداد خاص (یا نشانه رویداد)بلکه مقرراتی هستند که بین انواع مختلف رویدادها (یا انواع رویداد)به دست میآیند. اگرچه این حقیقت که هر نشانه حرکت فیزیکی هر فرد مورد آزمون به طور کلی توسط نظریههای فیزیکی مورد استفاده قرار میگیرد، به خودی خود تضمین نمیکند که انواع رویدادهایی که در این همبستگیها ظاهر میشوند نیز میتوانند این طور توضیح داده شوند. در مورد قواعد استاندارد شده، به سختی می توان به هر توضیح فیزیکی محض که یک شانس است فکر کرد.
behaviourism رادیکال
در حالی که تایید این که مردم - و بسیاری از حیوانات - به نظر میرسد هوشمندانه عمل میکنند، eliminativists فکر کرد که آنها میتوانند این حقیقت را در شرایط nonmentalistic حساب کنند. برای تقریبا نیمه اول قرن بیستم، آنها یک برنامه تحقیقاتی را دنبال کردند که در B.F. اسکینر (۹۰ - ۱۹۰۴)از "behaviourism رادیکال" به اوج خود رسید. طبق آن واکنشهای فیزیکی ظاهرا هوشمندانه ای که توسط الگوهای تحریک فیزیکی و تقویتی تولید میشوند (همچنین behaviourism؛ conditioning).
B.F. اسکینر، ۱۹۷۱.
B.F. اسکینر، ۱۹۷۱.
AP / REX / Shutterstock.com
behaviourism رادیکال اکنون عمدتا به خاطر منافع تاریخی است، تا حدودی به این دلیل که اصول اصلی آن توسط تجربیات دقیق و دقیق "behaviourists" رد میشدند. (در واقع، یکی از مهمترین کارهای of، افزایش سطح دقت تجربی در روانشناسی بود)در نمونه تجربی مورد نظر در یک مارپیچ سخت، حتی موشهای ساده، انواع مهارتهای ناوبری را نمایش دادند که توضیح را در شرایط of به چالش کشید و به جای آن the entities مانند "نقشههای ذهنی" و "کنجکاوی" را به نمایش گذاشت. Lashley (۱۸۹۰ - ۱۹۵۸)خاطر نشان ساخت که در اصل، محدودیتها بر رفتارهای به طور مداوم دستور دادهشده که می توان براساس فرضیات behaviourist یاد گرفت. و در یک انتقاد شدید که در سال ۱۹۵۷ منتشر شد، نوام چامسکی، زبانشناس آمریکایی، ناامیدی تلاشهای اسکینر برای ارائه شرح behaviouristic از یادگیری زبان انسانی و استفاده را نشان داد.
از زمان نابودی of رادیکال، پیشنهادها eliminativist از زمان به زمان به سطح خود ادامه دادهاند. یک شکل از eliminativism، که در دهه ۱۹۸۰ توسعه یافت و به عنوان "connectionism رادیکال" شناخته شد، نوعی از "taken" بود: به جای فکر کردن به شرطی که در مورد محرک خارجی و پاسخها به آن فکر کند، در عوض از نظر تیراندازی به نورونها، به آن فکر میکند. هر نورون به تعداد زیادی از نورونها وصل میشود که هر کدام از آنها احتمال آتش گرفتن در هنگام آتشسوزی را دارند. یادگیری شامل تغییر این احتمالات آتش در واکنش به ورودی حسی بیشتر است.
با این حال، بسیاری از نظریه پردازان این نوع در واقع تصمیم thoroughgoing را اتخاذ کردند. در عوض، آنها تمایل به اتخاذ پستهای کمی میانی بین تقلیل گرایی و eliminativism داشتند. این دیدگاهها را می توان به شکل "irreferentialist" توصیف کرد.
Irreferentialism
ویتگنشتاین
به این نکته اشاره شدهاست که چگونه در رابطه با دروننگری، ویتگنشتاین در مقابل تمایل فلاسفه برای مشاهده زندگی ذهنی درونی مردم در مدل آشنا اشیا مادی مقاومت کرد. این یک اثر با انتقاد کلی او از نظریههای فلسفی است، که معتقد بود تمایل به تحمیل مفهوم خود ارجاعی از معنا در پیچیدگیهای زبان معمولی دارد. او به جای آن پیشنهاد کرد که معنای یک کلمه به عنوان استفاده از آن، یا نقش آن در "بازیهای زبانی مختلف" که صحبت معمولی از آن تشکیل شدهاست، باشد.
منبع سایت بریتانیایی
در اینجا مهم است که به طور کلی، به طور کلی، آنچه علم در کسبوکار توضیح میدهد این است یا آن رویداد خاص (یا نشانه رویداد)بلکه مقرراتی هستند که بین انواع مختلف رویدادها (یا انواع رویداد)به دست میآیند. اگرچه این حقیقت که هر نشانه حرکت فیزیکی هر فرد مورد آزمون به طور کلی توسط نظریههای فیزیکی مورد استفاده قرار میگیرد، به خودی خود تضمین نمیکند که انواع رویدادهایی که در این همبستگیها ظاهر میشوند نیز میتوانند این طور توضیح داده شوند. در مورد قواعد استاندارد شده، به سختی می توان به هر توضیح فیزیکی محض که یک شانس است فکر کرد.
behaviourism رادیکال
در حالی که تایید این که مردم - و بسیاری از حیوانات - به نظر میرسد هوشمندانه عمل میکنند، eliminativists فکر کرد که آنها میتوانند این حقیقت را در شرایط nonmentalistic حساب کنند. برای تقریبا نیمه اول قرن بیستم، آنها یک برنامه تحقیقاتی را دنبال کردند که در B.F. اسکینر (۹۰ - ۱۹۰۴)از "behaviourism رادیکال" به اوج خود رسید. طبق آن واکنشهای فیزیکی ظاهرا هوشمندانه ای که توسط الگوهای تحریک فیزیکی و تقویتی تولید میشوند (همچنین behaviourism؛ conditioning).
B.F. اسکینر، ۱۹۷۱.
B.F. اسکینر، ۱۹۷۱.
AP / REX / Shutterstock.com
behaviourism رادیکال اکنون عمدتا به خاطر منافع تاریخی است، تا حدودی به این دلیل که اصول اصلی آن توسط تجربیات دقیق و دقیق "behaviourists" رد میشدند. (در واقع، یکی از مهمترین کارهای of، افزایش سطح دقت تجربی در روانشناسی بود)در نمونه تجربی مورد نظر در یک مارپیچ سخت، حتی موشهای ساده، انواع مهارتهای ناوبری را نمایش دادند که توضیح را در شرایط of به چالش کشید و به جای آن the entities مانند "نقشههای ذهنی" و "کنجکاوی" را به نمایش گذاشت. Lashley (۱۸۹۰ - ۱۹۵۸)خاطر نشان ساخت که در اصل، محدودیتها بر رفتارهای به طور مداوم دستور دادهشده که می توان براساس فرضیات behaviourist یاد گرفت. و در یک انتقاد شدید که در سال ۱۹۵۷ منتشر شد، نوام چامسکی، زبانشناس آمریکایی، ناامیدی تلاشهای اسکینر برای ارائه شرح behaviouristic از یادگیری زبان انسانی و استفاده را نشان داد.
از زمان نابودی of رادیکال، پیشنهادها eliminativist از زمان به زمان به سطح خود ادامه دادهاند. یک شکل از eliminativism، که در دهه ۱۹۸۰ توسعه یافت و به عنوان "connectionism رادیکال" شناخته شد، نوعی از "taken" بود: به جای فکر کردن به شرطی که در مورد محرک خارجی و پاسخها به آن فکر کند، در عوض از نظر تیراندازی به نورونها، به آن فکر میکند. هر نورون به تعداد زیادی از نورونها وصل میشود که هر کدام از آنها احتمال آتش گرفتن در هنگام آتشسوزی را دارند. یادگیری شامل تغییر این احتمالات آتش در واکنش به ورودی حسی بیشتر است.
با این حال، بسیاری از نظریه پردازان این نوع در واقع تصمیم thoroughgoing را اتخاذ کردند. در عوض، آنها تمایل به اتخاذ پستهای کمی میانی بین تقلیل گرایی و eliminativism داشتند. این دیدگاهها را می توان به شکل "irreferentialist" توصیف کرد.
Irreferentialism
ویتگنشتاین
به این نکته اشاره شدهاست که چگونه در رابطه با دروننگری، ویتگنشتاین در مقابل تمایل فلاسفه برای مشاهده زندگی ذهنی درونی مردم در مدل آشنا اشیا مادی مقاومت کرد. این یک اثر با انتقاد کلی او از نظریههای فلسفی است، که معتقد بود تمایل به تحمیل مفهوم خود ارجاعی از معنا در پیچیدگیهای زبان معمولی دارد. او به جای آن پیشنهاد کرد که معنای یک کلمه به عنوان استفاده از آن، یا نقش آن در "بازیهای زبانی مختلف" که صحبت معمولی از آن تشکیل شدهاست، باشد.
منبع سایت بریتانیایی
- ۰ ۰
- ۰ نظر