دوشنبه ۱۵ بهمن ۹۷ ۱۵:۰۵ ۸۲۷ بازديد
Abduction معمولا ً توسط هیاتمنصفه اعمال میشود وقتی تصمیم میگیرند که آیا دادستانی گناه متهم را " فراتر از یک تردید معقول " ثابت کردهاست یا نه ، به شکلی که اسحاق نیوتن ( ۱۶۴۲ - ۱۷۲۷ ) تئوری جاذبه جهانی را به عنوان توضیح حرکت سیارات ، projectiles ، و جزر و مد پیشنهاد کردهاست .
عقل عملی
تمام انواع عقلانیت که تا کنون در نظر گرفته میشوند شامل حرکت از یک باور به یک باور دیگر هستند . اما گاهی مردم از باور به عمل ادامه میدهند . در اینجا میل و نیز باور مرتبط است ، چون اقدام منطقی موفق عملی است که خواستههای یک فرد را ارضا میکند . مثلا ً فرض کنید که یک فرد میخواهد پنیر برای شام داشته باشد و معتقد است که پنیر را میتوان از مغازه در خیابان پیدا کرد . چیزهای دیگری که با هم برابر هستند - یعنی ، او هیچ نیاز مبرم دیگری ندارد و هیچ اعتقادی در مورد خطری وحشتناک که با رفتن به مغازه دارد ندارد - چیز " منطقی " که او باید انجام دهد این است که به مغازه برود و مقداری پنیر بخرد . در واقع ، اگر این تمایل و این باور به عنوان " دلیل " چرا شخص به مغازه رفت و مقداری پنیر خرید ، به آن توضیح قانعکنندهای از رفتار او در نظر گرفت .
اگرچه این مثال بیاهمیت است ، اما شکلی از استدلال را نشان میدهد که در توضیح اقدامات بی شماری که مردم هر روز انجام میدهند ، مورد توجه قرار میگیرد . البته بیشتر زندگی پیچیدهتر از این است ، تا حدی به این دلیل که فرد اغلب باید بین اولویتهای رقیب انتخاب کند و تخمین بزند که یک نفر واقعا ً میتواند آنها را در شرایط راضی کند . اغلب فرد باید به چیزی متوسل شود که تحلیل هزینه - سود نامیده میشود - تلاش برای انجام این کار که به احتمال زیاد آنچه را ترجیح میدهد با کمترین هزینه ممکن ترجیح میدهد . به هر حال ، درگیر شدن در آنالیز هزینه - سود یک روش رفتار منطقی به نظر میرسد . روشهایی که در آن افراد میتوانند عملا ً منطقی باشند موضوع نظریه تصمیمگیری رسمی هستند که در قرن بیستم در روانشناسی و دیگر علوم اجتماعی به خصوص اقتصاد توسعه یافت .
هیچ یک از موارد فوق نباید ذکر شود که مردم همیشه منطقی هستند . بسیاری از مردم به " ضعیف بودن " میگویند ، " ناتوان از اجرای آنچه که آنها میخواهند بهترین یا most عمل باشند ، مانند زمانی که آنها با وجود قضاوت بهتر خود ، رژیم غذایی خود را از دست میدهند . با این حال ، در مورد بسیاری از اقدامات دیگر ، به نظر میرسد عقلانیت بیربط است : بالا و پایین پریدن با شادی ، و لگد زدن به دستگاهی که کار نمیکند ، یا فقط با انگشت کسی برخورد میکند که به نظر نمیرسد برای هر دلیل خاصی انجام شود . این ادعا در اینجا تنها این است که عقلانیت یک پایه مهم برای فکر کردن به اینکه چیزی دارای حالات ذهنی واقعی است شکل میدهد .
intentionality
با وجود تفاوتها ، انواع مختلف عقلانیت یک ویژگی مهم را به اشتراک میگذارند : آنها شامل نگرشهای گزارهای ، به خصوص باور و میل هستند . این نگرشها و روشهایی که در آن به طور معمول توصیف میشوند ، تعدادی از مشکلاتی را مطرح میکنند که نه تنها در فلسفه ذهن بلکه در منطق و فلسفه زبان نیز مورد توجه قرار گرفتهاند . یک ویژگی بسیار مزاحم این نگرشها ، " التفاتی " است : آنها " در مورد چیزها " هستند ، به عنوان مثال ، اعتقاد به اینکه گاو پستاندار است ، یک باور در مورد گاو است ، و این باور که فرشته خدایی هستند ، یک باور در مورد فرشتهها است . در مقابل ، یک ستاره یا یک سنگ را در نظر بگیرید : در مقابل آن ، منطقی نیست که بپرسیم آنها در مورد چه چیزی هستند ؛ ستارهها و سنگها هیچ چیز را نشان نمیدهند . اما ذهنها هم همین کار را میکنند . باورها ، افکار ، احساسات و ادراکات همگی در مورد چیزی هستند - آنها " محتوای عمدی " دارند ( در واقع همانطور که در بالا اشاره شد ، این محتوا معمولا ً همان مکمل the است که برای مشخص کردن نگرش مورد استفاده قرار میگیرد ) .
منبع سایت بریتانیایی
عقل عملی
تمام انواع عقلانیت که تا کنون در نظر گرفته میشوند شامل حرکت از یک باور به یک باور دیگر هستند . اما گاهی مردم از باور به عمل ادامه میدهند . در اینجا میل و نیز باور مرتبط است ، چون اقدام منطقی موفق عملی است که خواستههای یک فرد را ارضا میکند . مثلا ً فرض کنید که یک فرد میخواهد پنیر برای شام داشته باشد و معتقد است که پنیر را میتوان از مغازه در خیابان پیدا کرد . چیزهای دیگری که با هم برابر هستند - یعنی ، او هیچ نیاز مبرم دیگری ندارد و هیچ اعتقادی در مورد خطری وحشتناک که با رفتن به مغازه دارد ندارد - چیز " منطقی " که او باید انجام دهد این است که به مغازه برود و مقداری پنیر بخرد . در واقع ، اگر این تمایل و این باور به عنوان " دلیل " چرا شخص به مغازه رفت و مقداری پنیر خرید ، به آن توضیح قانعکنندهای از رفتار او در نظر گرفت .
اگرچه این مثال بیاهمیت است ، اما شکلی از استدلال را نشان میدهد که در توضیح اقدامات بی شماری که مردم هر روز انجام میدهند ، مورد توجه قرار میگیرد . البته بیشتر زندگی پیچیدهتر از این است ، تا حدی به این دلیل که فرد اغلب باید بین اولویتهای رقیب انتخاب کند و تخمین بزند که یک نفر واقعا ً میتواند آنها را در شرایط راضی کند . اغلب فرد باید به چیزی متوسل شود که تحلیل هزینه - سود نامیده میشود - تلاش برای انجام این کار که به احتمال زیاد آنچه را ترجیح میدهد با کمترین هزینه ممکن ترجیح میدهد . به هر حال ، درگیر شدن در آنالیز هزینه - سود یک روش رفتار منطقی به نظر میرسد . روشهایی که در آن افراد میتوانند عملا ً منطقی باشند موضوع نظریه تصمیمگیری رسمی هستند که در قرن بیستم در روانشناسی و دیگر علوم اجتماعی به خصوص اقتصاد توسعه یافت .
هیچ یک از موارد فوق نباید ذکر شود که مردم همیشه منطقی هستند . بسیاری از مردم به " ضعیف بودن " میگویند ، " ناتوان از اجرای آنچه که آنها میخواهند بهترین یا most عمل باشند ، مانند زمانی که آنها با وجود قضاوت بهتر خود ، رژیم غذایی خود را از دست میدهند . با این حال ، در مورد بسیاری از اقدامات دیگر ، به نظر میرسد عقلانیت بیربط است : بالا و پایین پریدن با شادی ، و لگد زدن به دستگاهی که کار نمیکند ، یا فقط با انگشت کسی برخورد میکند که به نظر نمیرسد برای هر دلیل خاصی انجام شود . این ادعا در اینجا تنها این است که عقلانیت یک پایه مهم برای فکر کردن به اینکه چیزی دارای حالات ذهنی واقعی است شکل میدهد .
intentionality
با وجود تفاوتها ، انواع مختلف عقلانیت یک ویژگی مهم را به اشتراک میگذارند : آنها شامل نگرشهای گزارهای ، به خصوص باور و میل هستند . این نگرشها و روشهایی که در آن به طور معمول توصیف میشوند ، تعدادی از مشکلاتی را مطرح میکنند که نه تنها در فلسفه ذهن بلکه در منطق و فلسفه زبان نیز مورد توجه قرار گرفتهاند . یک ویژگی بسیار مزاحم این نگرشها ، " التفاتی " است : آنها " در مورد چیزها " هستند ، به عنوان مثال ، اعتقاد به اینکه گاو پستاندار است ، یک باور در مورد گاو است ، و این باور که فرشته خدایی هستند ، یک باور در مورد فرشتهها است . در مقابل ، یک ستاره یا یک سنگ را در نظر بگیرید : در مقابل آن ، منطقی نیست که بپرسیم آنها در مورد چه چیزی هستند ؛ ستارهها و سنگها هیچ چیز را نشان نمیدهند . اما ذهنها هم همین کار را میکنند . باورها ، افکار ، احساسات و ادراکات همگی در مورد چیزی هستند - آنها " محتوای عمدی " دارند ( در واقع همانطور که در بالا اشاره شد ، این محتوا معمولا ً همان مکمل the است که برای مشخص کردن نگرش مورد استفاده قرار میگیرد ) .
منبع سایت بریتانیایی
- ۰ ۰
- ۰ نظر