دوشنبه ۱۵ بهمن ۹۷ ۱۴:۳۶ ۸۵۹ بازديد
عناصر تفکر به عنوان " نماد " مطابق با مفهوم فرآیند علامت ( به عنوان مثال ، چارلز ساندرز Peirce ) ، زبان شناسان ( به عنوان مثال ، C.K. Ogden و Ivor A ) شناخته میشوند . ریچارد ) ، و روان شناسان متخصص در یادگیری ( به عنوان مثال ، هال ، نیل E . میلر ، ا . هوبارت Mowrer ، و چارلز ای . Osgood ) . محور این مفهوم این است که یک رویداد محرک x میتواند به عنوان نشانه نماینده ( یا " ایستاده برای " ) یک رویداد دیگر در نظر گرفته شود اگر x برخی را تحریک کند ، اما نه همه ، از رفتار ( هم بیرونی و هم داخلی ) که اگر در حال حاضر باشد ، توسط y برانگیخته شود . وقتی یک محرک که به عنوان نشانهای از رفتار یک ارگانیسم عمل میکند که به عنوان یک نشانه عمل میکند ، " پاسخهای تولید کننده " نامیده میشود که گفته میشود فرایندهای فکری را تشکیل میدهند ( مانند زمانی که فرد به چیزی برای خوردن فکر میکند ) نمونههای اصلی هستند .
این رفتار ، که توسط روانشناسان محرک - پاسخ ( S - R ) یا جریان neo - associationist مورد توجه قرار گرفتهاست، با دیدگاههای مختلف theories یا neorationalist مختلف تفاوت دارد . به جای توجه به مولفههای تفکر به عنوان مشتقات فعالیتهای حرکتی شفاهی یا غیر کلامی ( و در نتیجه تابع قوانین یادگیری و عملکرد که برای رفتار اکتسابی به کار گرفته میشوند ) ، cognitivists مولفههای تفکر به عنوان فرایندهای اصلی منحصر به فرد را میبینند که توسط اصولی که خاص آنها هستند ، اداره میشوند . این نظریه پردازان اهمیت برجستهای را به ساختارهای به اصطلاح " شناختی " پیوند میدهند که در آن عناصر " شناختی " سازماندهی میشوند ، و آنها تمایل دارند استنباط ، کاربرد قوانین ، نمایش واقعیت خارجی ، و دیگر اجزای تفکر در کار را حتی سادهترین شکل رفتار آموختهاند .
مکتب روانشناسی گشتالت ، اجزای تشکیلدهنده تفکر را در نظر میگیرد که اساسا ً همان ماهیت الگوهای ادراکی هستند که سیستم عصبی از تحریکهای حسی خارج میسازد . بعد از اواسط قرن بیستم ، مقایسه با عملیات کامپیوتری ارز بسیار بزرگی را بدست آورد ؛ در نتیجه ، تفکر در زمینه ذخیرهسازی ، بازیابی و انتقال موارد اطلاعات به کار برده شد . اطلاعات مورد نظر به طور آزاد از یک " کدگذاری " به دیگری بدون آنکه به وظایف آن لطمهای وارد کند ، نگهداشته شدهاست . آنچه بیش از همه اهمیت داشت این بود که رویدادها چگونه با هم ترکیب شدند و چه ترکیبات دیگری ممکن است رخ دهند .
فرآیند تفکر
با توجه به دیدگاه کلاسیک empiricist - associationist ، توالی ایدهها یا تصاویری در رشته افکار توسط قوانین انجمن تعیین میشود . هر چند که قوانین associative از زمان به زمان پیشنهاد میشدند ، دو مورد همواره به رسمیت شناخته شدند . قانون ارتباط توسط contiguity بیان میکند که احساس یا ایده یک شی خاص ، ایده چیزی را برمیانگیزد که اغلب با آن مواجه شدهاست . قانون ارتباط از طریق شباهت بیان میکند که احساس یا ایده یک شی خاص باعث میشود ایده چیزی که مشابه آن است را برانگیزد . اولین behaviourists ، که با واتسون شروع شد ، اساسا ً همان تدوین را حمایت کرد ، اما با کمی تغییرات مهم . برای آنها ، عناصر این فرآیند نه به عنوان ایدههای آگاه بلکه به عنوان واکنشهای حرکتی کسری یا اولیه ، و هر یک محرک proprioceptive آن تلقی میشدند . Association و similarity توسط این behaviourists با اصول Pavlovian of و تعمیم شناسایی شدند .
مکتب وورتسبورگ ، تحت رهبری روانشناس آلمانی و philosopher Kulpe ، نمونه اولیه تفکر هدایتشده را در " تجربه " ارتباط محدود " دید که در آن سوژه باید واژهای برای یک رابطه مشخص با یک کلمه محرک عرضه کند ( به عنوان مثال ، یک مخالف با صفت ، یا پایتخت یک کشور ) .
منبع سایت بریتانیایی
این رفتار ، که توسط روانشناسان محرک - پاسخ ( S - R ) یا جریان neo - associationist مورد توجه قرار گرفتهاست، با دیدگاههای مختلف theories یا neorationalist مختلف تفاوت دارد . به جای توجه به مولفههای تفکر به عنوان مشتقات فعالیتهای حرکتی شفاهی یا غیر کلامی ( و در نتیجه تابع قوانین یادگیری و عملکرد که برای رفتار اکتسابی به کار گرفته میشوند ) ، cognitivists مولفههای تفکر به عنوان فرایندهای اصلی منحصر به فرد را میبینند که توسط اصولی که خاص آنها هستند ، اداره میشوند . این نظریه پردازان اهمیت برجستهای را به ساختارهای به اصطلاح " شناختی " پیوند میدهند که در آن عناصر " شناختی " سازماندهی میشوند ، و آنها تمایل دارند استنباط ، کاربرد قوانین ، نمایش واقعیت خارجی ، و دیگر اجزای تفکر در کار را حتی سادهترین شکل رفتار آموختهاند .
مکتب روانشناسی گشتالت ، اجزای تشکیلدهنده تفکر را در نظر میگیرد که اساسا ً همان ماهیت الگوهای ادراکی هستند که سیستم عصبی از تحریکهای حسی خارج میسازد . بعد از اواسط قرن بیستم ، مقایسه با عملیات کامپیوتری ارز بسیار بزرگی را بدست آورد ؛ در نتیجه ، تفکر در زمینه ذخیرهسازی ، بازیابی و انتقال موارد اطلاعات به کار برده شد . اطلاعات مورد نظر به طور آزاد از یک " کدگذاری " به دیگری بدون آنکه به وظایف آن لطمهای وارد کند ، نگهداشته شدهاست . آنچه بیش از همه اهمیت داشت این بود که رویدادها چگونه با هم ترکیب شدند و چه ترکیبات دیگری ممکن است رخ دهند .
فرآیند تفکر
با توجه به دیدگاه کلاسیک empiricist - associationist ، توالی ایدهها یا تصاویری در رشته افکار توسط قوانین انجمن تعیین میشود . هر چند که قوانین associative از زمان به زمان پیشنهاد میشدند ، دو مورد همواره به رسمیت شناخته شدند . قانون ارتباط توسط contiguity بیان میکند که احساس یا ایده یک شی خاص ، ایده چیزی را برمیانگیزد که اغلب با آن مواجه شدهاست . قانون ارتباط از طریق شباهت بیان میکند که احساس یا ایده یک شی خاص باعث میشود ایده چیزی که مشابه آن است را برانگیزد . اولین behaviourists ، که با واتسون شروع شد ، اساسا ً همان تدوین را حمایت کرد ، اما با کمی تغییرات مهم . برای آنها ، عناصر این فرآیند نه به عنوان ایدههای آگاه بلکه به عنوان واکنشهای حرکتی کسری یا اولیه ، و هر یک محرک proprioceptive آن تلقی میشدند . Association و similarity توسط این behaviourists با اصول Pavlovian of و تعمیم شناسایی شدند .
مکتب وورتسبورگ ، تحت رهبری روانشناس آلمانی و philosopher Kulpe ، نمونه اولیه تفکر هدایتشده را در " تجربه " ارتباط محدود " دید که در آن سوژه باید واژهای برای یک رابطه مشخص با یک کلمه محرک عرضه کند ( به عنوان مثال ، یک مخالف با صفت ، یا پایتخت یک کشور ) .
منبع سایت بریتانیایی
- ۰ ۰
- ۰ نظر