دوشنبه ۱۵ بهمن ۹۷ ۱۴:۲۸ ۸۹۱ بازديد
تشکیل مفهوم
گفته میشود که یک ارگانیسم زمانی که به طور منحصر به فرد به همه اشیا یا وقایع در کلاس منطقی خاصی که متمایز از کلاسهای دیگر است ، پاسخ میدهد ، یک مفهوم را یاد گرفتهاست . حتی غازها میتوانند مانند گردی و triangularity بر چنین مفاهیمی مسلط شوند ؛ پس از آموزش ، آنها میتوانند به طور مناسب به شکلهای گرد یا مثلثیشکل که قبلا ً ندیده اند پاسخ دهند .
یادگیری اصل
یک سوژه ممکن است مجموعههای سه شکل ( مثلا ، دو دور و یک مثلث ، بعد ، دو مربع و یک دور ، و غیره ) نشان داده شود . با پاداشهای مناسب ، سوژه ممکن است یاد بگیرد که هر کدام از اعضای " فرد " از آنهایی که مشابه هستند را تشخیص دهد . حیواناتی که در مقیاس تکاملی پایین هستند چون کبوتر میتواند اصل این مساله را به اصطلاح عجیب و غریب رهبری کند .
حل مساله
مثالهایی از حل مساله انسانی آشنا هستند : پیدا کردن ریشههای یک معادله درجه دو ، حل یک معمای مکانیکی و هدایت آنها توسط ستارگان . شامپانزهها در میان حیوانات دیگر نیز برای حل مشکلاتی که نیازمند toolmaking هستند ، مشاهده شدهاست .
این فهرست تنها نمونههایی از آرایه برجستهای از فعالیتهای حیوانی است که به عنوان یادگیری طبقهبندی میشوند . در آغاز با habituation ، آنها از تنظیمات ساده حیوانات تکسلولی تا بالاترین دستاوردهای عقلی بشر فاصله دارند . اگر یک نظریه از یادگیری برای همه این تنوع کافی باشد ، واقعا ً عالی خواهد بود . با این حال ، تاکنون هیچ نظریهای از یادگیری به اندازه کافی بیشتر از یک بخش کوچک از این پدیده را پوشش نمیدهد .
نظریههای آموزشی
با این حال ، در آغاز قرن بیستم ، سیستمهای روانی گسترده ، مانند behaviourism و روانشناسی گشتالت ، در واقع به عنوان توضیحات در مورد یادگیری ( و دامنه وسیعی از رفتار نیز ارایه شدند ) . و تا اواخر دهه ۱۹۴۰ نظریههای جامع یادگیری هنوز در دسترس بودند . اما در طول سه دهه بعدی ، روشن شد که این نظریهها تنها برای مجموعه محدودی از دادهها منطقی هستند . در اواخر قرن بیستم ، به نظر میرسید که نظریه یادگیری از مجموعهای از فرضیات قابلیت کاربرد محدود تشکیل شدهاست .
اعلان
نظریه پردازان پیشین
در اوایل دهه ۱۹۳۰ ، تعدادی از نظریههای عمومی در تلاش برای سازمان دهی بیشتر یا همه روانشناسی یادگیری پیشرفت کردند . یکی از موثرترین of شرکتکننده در این مقاله ذکر شدهاست .
E.R. Guthrie ( ۱۹۵۹ - ۱۹۵۹ ) نوشت که یادگیری تنها نیازمند این است که در یک وضعیت در حال تغییر ، پاسخ داده شود . هر پاسخی را باید به طور خاص به وضعیتی مرتبط دانست که در آن یاد گرفته شد . Guthrie Guthrie استدلال میکند که یادگیری در یک آزمایش کامل است ، که the پاسخ در یک وضعیت ، همانی است که آموختهایم ، و واکنشهای ( به جای ادراک یا حالات روانی ) مواد خام را برای فرآیند یادگیری فراهم میکنند .
برای E.C. ( ۱۸۸۶ تا ۱۹۵۹ ) ، ماهیت یادگیری ، اکتساب یک مجموعه از چیزی بود که او به نام Sign - گشتالت نامگذاری کرده بود. این پیشنهادها به پیشنهادها نوشته شده توسط یاد گیرنده انجام میشود که واکنش ویژه خودش به نشانهها ( یا محرکها ) منجر به چنین شرایطی و چنین شرایطی خواهد شد . به نظر میرسد که تلمن میگوید آنچه که گیرنده به دست میدهد ، دانشی خاص از " چیزی است که به چه چیز منجر میشود " . به طور خلاصه ، نظریه او این بود که یادگیرنده انتظارات را براساس تجربه توسعه میدهد و یادگیری به طور کامل به successions رویدادها بستگی دارد . اگرچه اشارات کمتری نسبت به دیگران وجود داشت ، تلمن به این موضوع اشاره کرد که یادگیری یک فرآیند تدریجی است .
نظریه ارایهشده توسط کلارک آل . هال ( ۱۸۸۴ - ۱۸۸۴ ) ، طی دورهای بین سالهای ۱۹۲۹ و مرگش ، most و پیچیدهترین نظریههای یادگیری بود . مفهوم اصلی هال " نیروی عادت " بود که گفته میشد به عنوان تابعی از عمل توسعه داده میشود . عادتها به عنوان ارتباطات محرک - واکنش براساس پاداش به تصویر کشیده شدند . طبق گفته هال ، واکنش ( به جای درک یا انتظارات ) در شکلگیری عادت مشارکت دارند ، روند تدریجی است و پاداش یک شرط اساسی است .
منبع سایت بریتانیایی
گفته میشود که یک ارگانیسم زمانی که به طور منحصر به فرد به همه اشیا یا وقایع در کلاس منطقی خاصی که متمایز از کلاسهای دیگر است ، پاسخ میدهد ، یک مفهوم را یاد گرفتهاست . حتی غازها میتوانند مانند گردی و triangularity بر چنین مفاهیمی مسلط شوند ؛ پس از آموزش ، آنها میتوانند به طور مناسب به شکلهای گرد یا مثلثیشکل که قبلا ً ندیده اند پاسخ دهند .
یادگیری اصل
یک سوژه ممکن است مجموعههای سه شکل ( مثلا ، دو دور و یک مثلث ، بعد ، دو مربع و یک دور ، و غیره ) نشان داده شود . با پاداشهای مناسب ، سوژه ممکن است یاد بگیرد که هر کدام از اعضای " فرد " از آنهایی که مشابه هستند را تشخیص دهد . حیواناتی که در مقیاس تکاملی پایین هستند چون کبوتر میتواند اصل این مساله را به اصطلاح عجیب و غریب رهبری کند .
حل مساله
مثالهایی از حل مساله انسانی آشنا هستند : پیدا کردن ریشههای یک معادله درجه دو ، حل یک معمای مکانیکی و هدایت آنها توسط ستارگان . شامپانزهها در میان حیوانات دیگر نیز برای حل مشکلاتی که نیازمند toolmaking هستند ، مشاهده شدهاست .
این فهرست تنها نمونههایی از آرایه برجستهای از فعالیتهای حیوانی است که به عنوان یادگیری طبقهبندی میشوند . در آغاز با habituation ، آنها از تنظیمات ساده حیوانات تکسلولی تا بالاترین دستاوردهای عقلی بشر فاصله دارند . اگر یک نظریه از یادگیری برای همه این تنوع کافی باشد ، واقعا ً عالی خواهد بود . با این حال ، تاکنون هیچ نظریهای از یادگیری به اندازه کافی بیشتر از یک بخش کوچک از این پدیده را پوشش نمیدهد .
نظریههای آموزشی
با این حال ، در آغاز قرن بیستم ، سیستمهای روانی گسترده ، مانند behaviourism و روانشناسی گشتالت ، در واقع به عنوان توضیحات در مورد یادگیری ( و دامنه وسیعی از رفتار نیز ارایه شدند ) . و تا اواخر دهه ۱۹۴۰ نظریههای جامع یادگیری هنوز در دسترس بودند . اما در طول سه دهه بعدی ، روشن شد که این نظریهها تنها برای مجموعه محدودی از دادهها منطقی هستند . در اواخر قرن بیستم ، به نظر میرسید که نظریه یادگیری از مجموعهای از فرضیات قابلیت کاربرد محدود تشکیل شدهاست .
اعلان
نظریه پردازان پیشین
در اوایل دهه ۱۹۳۰ ، تعدادی از نظریههای عمومی در تلاش برای سازمان دهی بیشتر یا همه روانشناسی یادگیری پیشرفت کردند . یکی از موثرترین of شرکتکننده در این مقاله ذکر شدهاست .
E.R. Guthrie ( ۱۹۵۹ - ۱۹۵۹ ) نوشت که یادگیری تنها نیازمند این است که در یک وضعیت در حال تغییر ، پاسخ داده شود . هر پاسخی را باید به طور خاص به وضعیتی مرتبط دانست که در آن یاد گرفته شد . Guthrie Guthrie استدلال میکند که یادگیری در یک آزمایش کامل است ، که the پاسخ در یک وضعیت ، همانی است که آموختهایم ، و واکنشهای ( به جای ادراک یا حالات روانی ) مواد خام را برای فرآیند یادگیری فراهم میکنند .
برای E.C. ( ۱۸۸۶ تا ۱۹۵۹ ) ، ماهیت یادگیری ، اکتساب یک مجموعه از چیزی بود که او به نام Sign - گشتالت نامگذاری کرده بود. این پیشنهادها به پیشنهادها نوشته شده توسط یاد گیرنده انجام میشود که واکنش ویژه خودش به نشانهها ( یا محرکها ) منجر به چنین شرایطی و چنین شرایطی خواهد شد . به نظر میرسد که تلمن میگوید آنچه که گیرنده به دست میدهد ، دانشی خاص از " چیزی است که به چه چیز منجر میشود " . به طور خلاصه ، نظریه او این بود که یادگیرنده انتظارات را براساس تجربه توسعه میدهد و یادگیری به طور کامل به successions رویدادها بستگی دارد . اگرچه اشارات کمتری نسبت به دیگران وجود داشت ، تلمن به این موضوع اشاره کرد که یادگیری یک فرآیند تدریجی است .
نظریه ارایهشده توسط کلارک آل . هال ( ۱۸۸۴ - ۱۸۸۴ ) ، طی دورهای بین سالهای ۱۹۲۹ و مرگش ، most و پیچیدهترین نظریههای یادگیری بود . مفهوم اصلی هال " نیروی عادت " بود که گفته میشد به عنوان تابعی از عمل توسعه داده میشود . عادتها به عنوان ارتباطات محرک - واکنش براساس پاداش به تصویر کشیده شدند . طبق گفته هال ، واکنش ( به جای درک یا انتظارات ) در شکلگیری عادت مشارکت دارند ، روند تدریجی است و پاداش یک شرط اساسی است .
منبع سایت بریتانیایی
- ۰ ۰
- ۰ نظر