چهارشنبه ۰۵ اردیبهشت ۰۳

بسیار

جامع ترین سایت روانشناسی

بسیار

۸۳۸ بازديد
معمولا ً حداقل یک روش نظام‌مند حل مساله ، روش تولید و تست شامل ایجاد دوره‌های جایگزین عمل ، اغلب به روش تصادفی ، و سپس تعیین اینکه آیا این مساله مشکل را حل خواهد کرد یا نه . در طراحی مسیر از نیویورک تا بوستون ، ممکن است یک مسیر ممکن را ایجاد کرده و ببینید که آیا می‌تواند یک سریع از نیویورک تا بوستون را به دست آورد یا نه ؛ اگر اینطور است ، یکی از آن‌ها با این مسیر حرکت می‌کند. اگر نه ، یک مسیر دیگر را ایجاد کرده و آن را ارزیابی می‌کند . سرانجام ، یکی از مسیرهایی را انتخاب می‌کند که به نظر می‌رسد بهترین کار باشد ، یا حداقل مسیری که کارساز است . همانطور که این مثال نشان می‌دهد ، تشخیص بین یک استراتژی بهینه‌سازی ممکن است ، که به بهترین راه برای یک راه‌حل ، و یک استراتژی satisficing ، که اولین راه‌حل قابل‌قبول است ، تمایز قایل می‌شود . مزیت بهینه‌سازی این است که بهترین استراتژی ممکن را به دست می‌دهد ؛ مزیت satisficing این است که مقدار زمان و انرژی درگیر در برنامه‌ریزی را کاهش می‌دهد .
موانع بر سر راه تفکر موثر
شناخت بهتر فرآیندهای اندیشه و حل مساله را می‌توان با شناسایی عواملی که از تفکر موثر اجتناب می‌کنند ، بدست آورد . برخی از موانع رایج ، یا بلوک‌ها ، مجموعه ذهنی ، fixedness کارکردی ، stereotypes و انتقال منفی هستند .
یک مجموعه ذهنی یا " جبهه‌گیری " یک چارچوب ذهنی است که شامل یک مدل است که یک مشکل ، یک زمینه مشکل ، یا رویه‌ای برای حل مساله را نشان می‌دهد . زمانی که حل‌کننده‌های محدود یک مجموعه ذهنی محکم داشته باشند ، آن‌ها بر روی یک استراتژی تمرکز می‌کنند که به خوبی کار می‌کند اما راه‌حل موثری را برای مساله خاص در دست فراهم نمی‌کند . فرد می‌تواند به گونه‌ای به کار گرفته شود که کارها را به نحوی خاص انجام دهد ، وقتی که این روش کار را متوقف می‌کند ، برای او دشوار است که به روش موثرتری برای انجام کارها دست یابد .
fixedness کارکردی ناتوانی در درک این مساله است که چیزی شناخته‌شده برای استفاده خاص می‌تواند برای انجام وظایف دیگر مورد استفاده قرار گیرد . وقتی یکی از آن‌ها با یک مشکل جدید روبه‌رو می‌شود ، fixedness کارکردی توانایی فرد را برای استفاده از ابزارهای قدیمی به روش‌های جدید مسدود می‌کند . غلبهبر موانع وظیفه‌ای ، ابتدا به افراد اجازه داد تا از چوب‌لباسی reshaped استفاده کنند تا وارد واگن‌های قفل‌شده شوند ، و این همان چیزی است که به دزدها اجازه می‌دهد تا با کارت‌های اعتباری قفل در بهار ساده‌ای را انتخاب کنند .
یک بلوک دیگر شامل رفتارهای کلیشه‌ای می‌شود . شایع‌ترین انواع رفتارهای کلیشه‌ای به طور منطقی در مورد خصوصیات فرضی همه یا تقریبا ً همه اعضای یک گروه اجتماعی مشخص مطرح می‌شوند . بسیاری از مردم رفتارهای کلیشه‌ای بسیاری را در دوران کودکی یاد می‌گیرند . زمانی که آن‌ها عادت دارند با تفکر کلیشه‌ای عادت کنند ، ممکن است قادر به دیدن افراد یا شرایط برای آنچه هستند نخواهند بود .
انتقال منفی زمانی رخ می‌دهد که فرآیند حل یک مشکل قبلی مشکلات بعدی را سخت‌تر می‌کند . آن با انتقال مثبت مقایسه می‌شود ، که زمانی رخ می‌دهد که حل یک مشکل زودتر حل مشکل بعدی را ساده‌تر می‌کند . برای مثال یادگیری یک زبان خارجی می‌تواند یا مانع یادگیری بعدی زبان دیگری شود .
تفکر متخصص و تازه‌کار
تحقیقاتی توسط روانشناسان آمریکایی هربرت آ . سایمون ، روبرت گلاسر ، و Micheline چی ، در میان دیگران ، نشان داده‌است که متخصصان و مبتدیان باید مسائل را به روش‌های نسبتا ً متفاوتی حل کنند . این تفاوت‌ها توضیح می‌دهند که چرا متخصصان در بسیاری از تلاش‌های حل مساله کارآمدتر از مبتدیان هستند .
همانطور که در مقایسه با novices ، متخصصان تمایل دارند که طرح schemata بزرگ‌تر و richer داشته باشند ( representations سازمان‌یافته از چیزها یا رویدادهایی که افکار و فعالیت‌های یک شخص را هدایت می‌کنند ) ، و دانش بسیار بیشتری در حوزه‌های خاص دارند . طرح شماتیک متخصصان به شدت به هم متصل است ، به این معنی که بازیابی یک قطعه از اطلاعات به راحتی منجر به بازیابی قطعه دیگری می‌شود . متخصصان زمان بیشتری را صرف تعیین این مساله می‌کنند که چگونه یک مشکل را ارایه دهند ، اما زمان کمتری را صرف اجرای راه‌حل‌ها می‌کنند .
منبع سایت بریتانیایی
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.