پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۰۳

اصرار

جامع ترین سایت روانشناسی

اصرار

۸۷۲ بازديد
در نتیجه، Functionalism، اصرار منطقی ای را که روان‌شناسی با فیزیک جایگزین نمی‌شود را توجیه می‌کند در حالی که از postulation هر ماهیت nonphysical مرموز به عنوان موضوع اصلی روان‌شناسی اجتناب می‌کند.
با این حال، همانطور که در بحث ادامه پیدا می‌کند، این جاذبه‌های بسیار، تعدادی از ریسک‌ها را باخود به همراه می‌آورند. یک نگرانی این بود که آیا انفصال ظاهری ویژگی‌های ذهنی کارکردی از خواص فیزیکی می‌تواند خواص ذهنی explanatorily بی‌اثر شود. در تعدادی از مقالات تاثیرگذار، Jaegwon کیم، فیلسوف آمریکایی، برای یک "اصل محرومیت" استدلال کرد که اگر یک ویژگی کاربردی در حقیقت با ویژگی‌های فیزیکی متفاوت باشد که برای توضیح هر چیزی که رخ می‌دهد کافی است، پس زائد است، همان طور که the epiphenomenal هستند که در اطراف سیارات حرکت می‌کنند. اینکه آیا چیزی شبیه اصل طرد شدن درست است یا خیر، به نظر می‌رسد دقیقا به آن چه ویژگی‌های عملکردی مربوط به تحقق فیزیکی متفاوت آن‌ها بستگی دارد، بستگی دارد. اگرچه این رابطه به طور بدیهی به مراتب بیشتر از رابطه بین فرشتگان و جاذبه است، اما مشخص نیست که رابطه نزدیک به چه حد لازم است تا اطمینان حاصل شود که ویژگی‌های عملکردی نقش تبیینی مفیدی را ایفا می‌کنند.
مهم است که از بسیاری از روش‌های مختلف که یک رویکرد functionalist می‌تواند به کار گرفته شود، بسته به نوع خاصی از شرح functionalist ذهنی که شخص فکر می‌کند، constitutive مفهوم عبارات ذهنی است، تقدیر کرد. برخی از فیلسوفان - به عنوان مثال، لوئیس و جکسون - فکر می‌کنند که این حساب به سادگی توسط باورهای عامیانه مردم یا باورهای دیگران ارایه می‌شود (به عنوان مثال، در مورد ذهنی، باورهایی که مردم itches را خنثی می‌کنند و از درد اجتناب می‌کنند). برخی دیگر - به عنوان مثال، سیدنی شل اینطور فکر می‌کند که فرد باید در تحلیل فلسفی موارد ممکن ("کارکردگرایی")درگیر شود؛ و هنوز دیگران - به طور مثال، ویلیام Lycan و جرج ری - به نظریه روانشناسی تجربی ("psychofunctionalism" نگاه می‌کنند. اگرچه بسیاری از فلاسفه این اصطلاح عملکردی را به صورت واقع‌بینانه توصیف می‌کنند، برخی (به عنوان مثال، Dennett)آن را به عنوان یک ابزار برای پیش‌بینی رفتار مردم یا به عنوان یک "موضع آگاهانه" تفسیر می‌کنند. در هر مورد، تعریف باید به رفتار قابل‌مشاهده ارجاع داده شود و یا ممکن است به ویژگی‌های خاص بدن انسان و محیط‌های آن‌ها اشاره کند ("سلاح‌های کوتاه" در مقابل "کارکردگرایی"). بنابراین، ممکن است یک تعریف کاربردی از حالات زیر subsystems خاص ذهن، مانند آن‌هایی که در پذیرش حسی (شنوایی، دید، لامسه)یا در ظرفیت‌های نظیر زبان، حافظه، حل مساله، ریاضی و همدلی میان فردی دخیل هستند، وجود داشته باشد. موثرترین شکل کارکردگرایی، بر پایه قیاس با کامپیوترها است که البته به طور مستقل برای حل مشکلاتی که نیاز به اطلاعات دارند، توسعه یافته‌اند.
نظریه محاسباتی - نظریه محاسباتی (CRTT)
این ایده که تفکر و فرآیندهای ذهنی بطور کلی را می توان به عنوان فرآیندهای محاسباتی هدایت کرد، به تدریج در کار دانشمندان کامپیوتر آلن Newell و هربرت سیمون، گیلبرت هارمن، و به خصوص جری Fodor صورت گرفت. Fodor یکی از مدافعان برجسته و تاثیرگذار نظریه computational فکری، یا CRTT بود - ایده‌ای که تفکر شامل دستکاری نشانه الکترونیکی جملات در یک "زبان تفکر" است.
منبع سایت بریتانیایی
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.