یکشنبه ۱۴ بهمن ۹۷ ۱۳:۴۶ ۸۱۴ بازديد
این باور که شخصیت تحتتاثیر نیروهای بیولوژیکی و روانی قرار میگیرد و عمدتا ً در داخل خانواده عمل میکند ، با پایههای اصلی که در ابتدای زندگی قرار دارند ، همچنان در پژوهش در مورد رشد نوزاد و کودک به اثبات میرسد .
تاکید فروید بر انگیزههای بیولوژیکی و psycho*******ual در رشد شخصیت به وسیله یک روانکاو آلمانی به نام اریک Erikson اصلاح شد تا شامل عوامل اجتماعی و اجتماعی نیز باشد . Erikson رشد احساسی در طول عمر را به عنوان یک رشته از مراحلی تلقی میکند که در آن تعارضات مهم درونی وجود دارند که راهحل موفق آنها به خود کودک و محیط او بستگی دارد . این تضادها را میتوان به عنوان تعاملات بین انگیزهها و انگیزهها از یک سو و عوامل اجتماعی و دیگر عوامل خارجی بر دیگری تصور کرد . Erikson هشت مرحله توسعه را رشد داد ، چهار مرحله اول که عبارتند از : اعتماد در برابر عدم اعتماد ، ( ۲ ) پیشدبستانی : استقلال در برابر شرمندگی و تردید ، ( ۳ ) سن مدرسه : ابتکار در برابر احساس گناه ، و ( ۴ ) سن مدرسه : صنعت در برابر خود کمبینی است. تعارضات در هر مرحله باید حل شوند اگر از مشکلات شخصیت اجتناب شود . مراحل رشد Erikson در بزرگسالی در قسمت پایین رشد بخش در بزرگسالی و سن پیری مورد بحث و بررسی قرار میگیرند .
تئوری "
روانشناس سویسی ، جین Piaget ، عملکرد عقلانی افراد بزرگسال را به عنوان یک پدیده مرکزی در نظر گرفت و میخواست بداند یک بزرگسال توانایی تفکر منطقی را کسب کرده و نتایج معتبری در مورد جهان از شواهد کسب کردهاست . تئوری Piaget بر این مفهوم بنیادی استوار است که کودک در طول مراحل رشد میکند تا اینکه به مرحلهای از تفکر میرسد که شبیه به یک فرد بالغ است . چهار مرحله ارایهشده توسط Piaget عبارتند از : ۱ ) مرحله sensorimotor از ۲ تا ۷ سال ، ( ۳ ) مرحله عملیاتی - عملیاتی از ۷ تا ۱۲ سال ، و ( ۴ ) مرحله عملیات رسمی که نوجوان و بزرگسال را مشخص میکند . یکی از فرضیات اساسی Piaget این است که رشد ذهنی اولیه در درجه اول از تعاملات کودک با اشیا موجود در محیط نشات میگیرد . به عنوان مثال ، Piaget معتقد است که زمانی که یک کودک دو ساله به طور مرتب ساخته میشود و یک برج از بلوکها را ایجاد میکند ، او یاد میگیرد که آرایش اشیا در دنیا میتواند برعکس شود . بنا به گفته Piaget ، کودکان تجارب خود را با اشیا به شکل الگوهای شناختی پیچیده سازماندهی و سازگار میکنند که آنها را قادر میسازد تا با موقعیتهای بهتر در آینده تعامل داشته باشند . برای مثال ، کودک بزرگتر که مفهوم of را یاد گرفتهاست قادر به اجرای یک جستجوی منطقی و منطقی برای یک شی گمشده خواهد بود ، به عنوان مثال ، برای تعیین اینکه ممکن است مجموعهای از کلیدها را از کجا بیاندازد . هنگامی که کودکان مراحل متوالی رشد شناختی را طی میکنند ، دانش آنها از جهان شکل متفاوتی را در بر میگیرد ، با هر مرحله ساخت بر روی مدلها و مفاهیم بهدستآمده در مرحله قبل . نوجوانان در مرحله نهایی رشد ، فعالیت رسمی ، قادر به فکر کردن به رفتار منطقی و سیستماتیک در مورد مشکلات فرضی هستند که لزوما ً مطابق با تجربه آنها نیستند . تئوری Piaget به طور مفصل در بخشهای زیر در زمینه رشد شناختی در کودکی و کودکی مورد بررسی قرار میگیرد .
نظریه یادگیری
دیدگاه نظری آمریکایی به طور متمایز بیشتر بر روی اعمال کودک متمرکز است تا بر روی احساسات و یا تفکر او . این نقطهنظر ، که نظریه یادگیری نامیده میشود ، با شناسایی این مکانیزمها است که می توان آنها را برای توضیح تفاوتها در رفتار ، انگیزهها و ارزشهای در میان کودکان توضیح داد . اصول اصلی آن بر روی تاثیر پاداش و تنبیه ( که توسط والدین ، معلمان ، و سالان اداره میشود ) بر تمایل کودک به اتخاذ رفتار و ارزشهای دیگران تاکید میکند . بنابراین ، نظریه یادگیری به عمل آشکار کودک ، به جای حالات روانی و یا مکانیسمهای روانی درونی ، هدایت میشود .
منبع سایت بریتانیایی
تاکید فروید بر انگیزههای بیولوژیکی و psycho*******ual در رشد شخصیت به وسیله یک روانکاو آلمانی به نام اریک Erikson اصلاح شد تا شامل عوامل اجتماعی و اجتماعی نیز باشد . Erikson رشد احساسی در طول عمر را به عنوان یک رشته از مراحلی تلقی میکند که در آن تعارضات مهم درونی وجود دارند که راهحل موفق آنها به خود کودک و محیط او بستگی دارد . این تضادها را میتوان به عنوان تعاملات بین انگیزهها و انگیزهها از یک سو و عوامل اجتماعی و دیگر عوامل خارجی بر دیگری تصور کرد . Erikson هشت مرحله توسعه را رشد داد ، چهار مرحله اول که عبارتند از : اعتماد در برابر عدم اعتماد ، ( ۲ ) پیشدبستانی : استقلال در برابر شرمندگی و تردید ، ( ۳ ) سن مدرسه : ابتکار در برابر احساس گناه ، و ( ۴ ) سن مدرسه : صنعت در برابر خود کمبینی است. تعارضات در هر مرحله باید حل شوند اگر از مشکلات شخصیت اجتناب شود . مراحل رشد Erikson در بزرگسالی در قسمت پایین رشد بخش در بزرگسالی و سن پیری مورد بحث و بررسی قرار میگیرند .
تئوری "
روانشناس سویسی ، جین Piaget ، عملکرد عقلانی افراد بزرگسال را به عنوان یک پدیده مرکزی در نظر گرفت و میخواست بداند یک بزرگسال توانایی تفکر منطقی را کسب کرده و نتایج معتبری در مورد جهان از شواهد کسب کردهاست . تئوری Piaget بر این مفهوم بنیادی استوار است که کودک در طول مراحل رشد میکند تا اینکه به مرحلهای از تفکر میرسد که شبیه به یک فرد بالغ است . چهار مرحله ارایهشده توسط Piaget عبارتند از : ۱ ) مرحله sensorimotor از ۲ تا ۷ سال ، ( ۳ ) مرحله عملیاتی - عملیاتی از ۷ تا ۱۲ سال ، و ( ۴ ) مرحله عملیات رسمی که نوجوان و بزرگسال را مشخص میکند . یکی از فرضیات اساسی Piaget این است که رشد ذهنی اولیه در درجه اول از تعاملات کودک با اشیا موجود در محیط نشات میگیرد . به عنوان مثال ، Piaget معتقد است که زمانی که یک کودک دو ساله به طور مرتب ساخته میشود و یک برج از بلوکها را ایجاد میکند ، او یاد میگیرد که آرایش اشیا در دنیا میتواند برعکس شود . بنا به گفته Piaget ، کودکان تجارب خود را با اشیا به شکل الگوهای شناختی پیچیده سازماندهی و سازگار میکنند که آنها را قادر میسازد تا با موقعیتهای بهتر در آینده تعامل داشته باشند . برای مثال ، کودک بزرگتر که مفهوم of را یاد گرفتهاست قادر به اجرای یک جستجوی منطقی و منطقی برای یک شی گمشده خواهد بود ، به عنوان مثال ، برای تعیین اینکه ممکن است مجموعهای از کلیدها را از کجا بیاندازد . هنگامی که کودکان مراحل متوالی رشد شناختی را طی میکنند ، دانش آنها از جهان شکل متفاوتی را در بر میگیرد ، با هر مرحله ساخت بر روی مدلها و مفاهیم بهدستآمده در مرحله قبل . نوجوانان در مرحله نهایی رشد ، فعالیت رسمی ، قادر به فکر کردن به رفتار منطقی و سیستماتیک در مورد مشکلات فرضی هستند که لزوما ً مطابق با تجربه آنها نیستند . تئوری Piaget به طور مفصل در بخشهای زیر در زمینه رشد شناختی در کودکی و کودکی مورد بررسی قرار میگیرد .
نظریه یادگیری
دیدگاه نظری آمریکایی به طور متمایز بیشتر بر روی اعمال کودک متمرکز است تا بر روی احساسات و یا تفکر او . این نقطهنظر ، که نظریه یادگیری نامیده میشود ، با شناسایی این مکانیزمها است که می توان آنها را برای توضیح تفاوتها در رفتار ، انگیزهها و ارزشهای در میان کودکان توضیح داد . اصول اصلی آن بر روی تاثیر پاداش و تنبیه ( که توسط والدین ، معلمان ، و سالان اداره میشود ) بر تمایل کودک به اتخاذ رفتار و ارزشهای دیگران تاکید میکند . بنابراین ، نظریه یادگیری به عمل آشکار کودک ، به جای حالات روانی و یا مکانیسمهای روانی درونی ، هدایت میشود .
منبع سایت بریتانیایی
- ۰ ۰
- ۰ نظر