یکشنبه ۱۴ بهمن ۹۷ ۱۳:۴۱ ۸۲۰ بازديد
تاثیرات محیطی و ژنتیکی
مثال در معرض قرار گرفتن تفاوت در جنین موش نشان میدهد که برای همه ویژگیهای رفتاری درست است یعنی پرخاشگری به عنوان نتیجه تعامل بین ژنها و محیطی که ژنها نشان داده میشوند ، ایجاد میشود . عوامل ژنتیکی روی کروموزوم Y موش ، مشخص میکنند که آیا the gonad embryonic embryonic و از این رو ، آیا مناطق مغزی رشد پرخاشگری به testosterone بستگی دارند یا خیر . با این حال ، این فرآیند توسط شرایطی که در رحم تجربه شدهاست ، مدوله میشود . تفاوتهای ژنتیکی فردی در پرخاشگری در بسیاری از گونهها شناسایی شدهاست . در crickets ، sticklebacks ، و موشها ، زاد و ولد گزینشی برای سطوح بالا یا پایین پرخاشگری در مردان واکنش نشان داده و سریع را تولید میکند و نشان میدهد که حداقل برخی از تغییرات اصلی در پرخاشگری در جمعیت والدین نتیجه تفاوتهای ژنتیکی است . در موشها نشانداده شدهاست که تفاوتهای عمده در پرخاشگری نتیجه تنوع در یک ناحیه خاص از کروموزوم Y است که به عنوان " منطقه جفت " شناخته میشود . کروموزوم Y احتمالا ً اثر خود را بر پرخاشگری از طریق تاثیر بر ترشح هورمون اولیه وارد میکند . استفاده از تکنیکهای ژنتیک مولکولی اهمیت تفاوتهای ژنتیکی در ایجاد تغییر در رفتار پرخاشگرانه را بیشتر نشان دادهاست و نشان دادهاست که چگونه این اثرات ممکن است میانجی گری شوند . در موشهای " حذفی " مهندسی ژنتیک ، که هم نسخههای کد ژن برای یک گیرنده خاص سروتونین را ندارند ، پرخاشگری به طور قابلتوجهی بالاتر از موشهای nonaltered است و چندین خط دیگر از شواهد را برای اثر مهار - مهار سروتونین در مهرهداران تایید میکند .
اثرات معروف ژنتیکی در پرخاشگری با وجود محیطی که در آن یک حیوان جوان پرورش داده میشود ، تاثیرات عمیقی بر این مساله دارد که چگونه و چگونه ، به عنوان یک فرد بالغ میجنگد . این عوامل محیطی همیشه مستقیما ً با تجربه اجتماعی مرتبط نیستند . به عنوان مثال ، موشهایی که از غذا در طول توسعه محروم هستند ، به ویژه بزرگسالان پرخاشگر میشوند . از طرف دیگر ، اثرات زیستمحیطی در رشد پرخاشگری میتواند بستگی به تعاملات اجتماعی داشته باشد، اما در زمینههای دیگری غیر از جنگ ؛ برای مثال ، pups موش که به سختی توسط مادرشان اداره میشوند نسبت به بزرگسالان پرخاشگر هستند ، چرا که افراد از گسترهای از گونههایی هستند که در انزوای اجتماعی پرورش یافتهاند . در نهایت ، و شاید به طور شگفتانگیز ، تجربه مستقیم پیروزی یا شکست در طول دعواها تاثیر عمیقی بر رفتار پرخاشگرانه بعدی در حیوانات به اندازه جیرجیرکها و شامپانزهها دارد ؛ حیواناتی که به طور مرتب از دست میدهند ، به احتمال زیاد به احتمال زیاد حملات را آغاز میکنند . چنین اثراتی اساس سلسلهمراتب سلطه را شکل میدهد ، و ممکن است نتیجه تغییرات کوتاهمدت term ، فرایندهای مبتنی بر پاداش بلند مدت براساس conditioning و یادگیری و یا هر دو باشد .
تاثیرات محیطی هر چه که باشد ، اثرات زیستمحیطی ممکن است با ساختار ژنتیکی مرتبط با حیوانات ارتباط داشته باشد . به عنوان مثال ، رفتار ملایم و ملایم انسانها باعث کاهش پرخاشگری در موشها میشود که از نژادهای nonaggressive ناشی میشوند اما نه در موشها از strains پرخاشگرانه . شاید جالبتر این باشد که موشهای ماده از نژادهای پرخاشگر به سختی به pups خود رسیدگی میکنند ، به طوری که موش بچه نه تنها ژنهای خود را به ارث میبرد که آنها را وادار به پرخاشگر بودن میکند بلکه یک محیط ترویج تجاوز را در اوایل زندگی نیز تجربه میکند . بنابراین برای پرخاش ، همانند دیگر رفتارهای دیگر ، چطور یک حیوان رفتار میکند به عنوان یک بزرگسال ، بیان غریزه کور در فرد بزرگسال نیست ، و نه تنها نتیجه تجربیات در طول توسعه است . در عوض ، این نتیجه برهم کنش مداوم و پیچیده بین مواد ژنتیکی ارثی و محیطی ( از قبل و پس از زایمان ) است که در آن ژنها نشان داده میشوند .
منبع سایت بریتانیایی
مثال در معرض قرار گرفتن تفاوت در جنین موش نشان میدهد که برای همه ویژگیهای رفتاری درست است یعنی پرخاشگری به عنوان نتیجه تعامل بین ژنها و محیطی که ژنها نشان داده میشوند ، ایجاد میشود . عوامل ژنتیکی روی کروموزوم Y موش ، مشخص میکنند که آیا the gonad embryonic embryonic و از این رو ، آیا مناطق مغزی رشد پرخاشگری به testosterone بستگی دارند یا خیر . با این حال ، این فرآیند توسط شرایطی که در رحم تجربه شدهاست ، مدوله میشود . تفاوتهای ژنتیکی فردی در پرخاشگری در بسیاری از گونهها شناسایی شدهاست . در crickets ، sticklebacks ، و موشها ، زاد و ولد گزینشی برای سطوح بالا یا پایین پرخاشگری در مردان واکنش نشان داده و سریع را تولید میکند و نشان میدهد که حداقل برخی از تغییرات اصلی در پرخاشگری در جمعیت والدین نتیجه تفاوتهای ژنتیکی است . در موشها نشانداده شدهاست که تفاوتهای عمده در پرخاشگری نتیجه تنوع در یک ناحیه خاص از کروموزوم Y است که به عنوان " منطقه جفت " شناخته میشود . کروموزوم Y احتمالا ً اثر خود را بر پرخاشگری از طریق تاثیر بر ترشح هورمون اولیه وارد میکند . استفاده از تکنیکهای ژنتیک مولکولی اهمیت تفاوتهای ژنتیکی در ایجاد تغییر در رفتار پرخاشگرانه را بیشتر نشان دادهاست و نشان دادهاست که چگونه این اثرات ممکن است میانجی گری شوند . در موشهای " حذفی " مهندسی ژنتیک ، که هم نسخههای کد ژن برای یک گیرنده خاص سروتونین را ندارند ، پرخاشگری به طور قابلتوجهی بالاتر از موشهای nonaltered است و چندین خط دیگر از شواهد را برای اثر مهار - مهار سروتونین در مهرهداران تایید میکند .
اثرات معروف ژنتیکی در پرخاشگری با وجود محیطی که در آن یک حیوان جوان پرورش داده میشود ، تاثیرات عمیقی بر این مساله دارد که چگونه و چگونه ، به عنوان یک فرد بالغ میجنگد . این عوامل محیطی همیشه مستقیما ً با تجربه اجتماعی مرتبط نیستند . به عنوان مثال ، موشهایی که از غذا در طول توسعه محروم هستند ، به ویژه بزرگسالان پرخاشگر میشوند . از طرف دیگر ، اثرات زیستمحیطی در رشد پرخاشگری میتواند بستگی به تعاملات اجتماعی داشته باشد، اما در زمینههای دیگری غیر از جنگ ؛ برای مثال ، pups موش که به سختی توسط مادرشان اداره میشوند نسبت به بزرگسالان پرخاشگر هستند ، چرا که افراد از گسترهای از گونههایی هستند که در انزوای اجتماعی پرورش یافتهاند . در نهایت ، و شاید به طور شگفتانگیز ، تجربه مستقیم پیروزی یا شکست در طول دعواها تاثیر عمیقی بر رفتار پرخاشگرانه بعدی در حیوانات به اندازه جیرجیرکها و شامپانزهها دارد ؛ حیواناتی که به طور مرتب از دست میدهند ، به احتمال زیاد به احتمال زیاد حملات را آغاز میکنند . چنین اثراتی اساس سلسلهمراتب سلطه را شکل میدهد ، و ممکن است نتیجه تغییرات کوتاهمدت term ، فرایندهای مبتنی بر پاداش بلند مدت براساس conditioning و یادگیری و یا هر دو باشد .
تاثیرات محیطی هر چه که باشد ، اثرات زیستمحیطی ممکن است با ساختار ژنتیکی مرتبط با حیوانات ارتباط داشته باشد . به عنوان مثال ، رفتار ملایم و ملایم انسانها باعث کاهش پرخاشگری در موشها میشود که از نژادهای nonaggressive ناشی میشوند اما نه در موشها از strains پرخاشگرانه . شاید جالبتر این باشد که موشهای ماده از نژادهای پرخاشگر به سختی به pups خود رسیدگی میکنند ، به طوری که موش بچه نه تنها ژنهای خود را به ارث میبرد که آنها را وادار به پرخاشگر بودن میکند بلکه یک محیط ترویج تجاوز را در اوایل زندگی نیز تجربه میکند . بنابراین برای پرخاش ، همانند دیگر رفتارهای دیگر ، چطور یک حیوان رفتار میکند به عنوان یک بزرگسال ، بیان غریزه کور در فرد بزرگسال نیست ، و نه تنها نتیجه تجربیات در طول توسعه است . در عوض ، این نتیجه برهم کنش مداوم و پیچیده بین مواد ژنتیکی ارثی و محیطی ( از قبل و پس از زایمان ) است که در آن ژنها نشان داده میشوند .
منبع سایت بریتانیایی
- ۰ ۰
- ۰ نظر