شنبه ۰۱ اردیبهشت ۰۳

مجازات

جامع ترین سایت روانشناسی

مجازات

۸۶۸ بازديد
با سن ، کودکان توانایی درک دیدگاه ، یا نقطه‌نظر دیگران را به دست می‌آورند ، توسعه‌ای که ارتباط نزدیکی با به اشتراک همدلانه احساسات دیگران دارد . حتی افراد شش ساله آگاه هستند که افراد دیگر دیدگاه‌ها ، افکار و احساسات متفاوتی دارند و می‌توانند با ویژگی‌هایی که در دیگران مشاهده می‌کنند همدلی کنند . هشت تا نه سال از سن کودکی تشخیص می‌دهد که مردم می‌توانند از دیدگاه دیگران آگاه شوند و او نیز می‌داند که دیگران می‌توانند از دیدگاه خود آگاه شوند . در ۱۰ سالگی کودک می‌تواند یک تعامل اجتماعی را به طور همزمان از دیدگاه خود و از دیدگاه شخصی دیگر در نظر بگیرد . به خاطر این افزایش آگاهی ، کودکان از سن ۷ سالگی نسبت به آنچه دیگران درباره آن‌ها فکر می‌کنند آگاه‌تر و نسبت به نظر دیگران درباره رفتارشان ابراز نگرانی می‌کنند . در نهایت ، کودکان بزرگ‌تر درک می‌کنند که احساسات واقعی یک فرد می‌تواند قوی‌تر یا متفاوت از آن چیزی باشد که در واقع نشان می‌دهد ، و بنابراین از این که فرد می‌تواند احساسات خود را پنهان کند ، قدردانی می‌کنند .
یکی از عوامل مهم در این تغییرات ، افزایش پیچیدگی شناختی کودک است . برای مثال ، برای اینکه احساس گناه را احساس کنیم ، یک کودک باید از این حقیقت که او می‌توانست یک عمل خاص از او را که یک استاندارد اخلاقی را نقض کرده باشد ، قدردانی کند . آگاهی از این که فرد می‌تواند خودداری از رفتار خود را تحمیل کند نیازمند یک سطح مشخص از بلوغ شناختی است و بنابراین ، احساس گناه نمی‌تواند تا زمانی که صلاحیت به دست آید ، ظاهر شود .
یک حس اخلاقی
همدلی و دیگر انواع آگاهی اجتماعی در توسعه یک حس اخلاقی مهم هستند . اخلاق ، باورهای یک فرد را در مورد تناسب و یا خوبی آنچه انجام می‌دهد ، یا احساس می‌کند . در طول چند ماه آخر سال دوم ، کودکان از حق و نادرستی قدردانی می‌کنند ؛ این representations استانداردهای اخلاقی نامیده می‌شوند . کودکان نگرانی خود را نسبت به دست‌های کثیف ، لباس‌های پاره و فنجان‌های شکسته نشان می‌دهند و این نشان می‌دهد که آن‌ها از این که برخی رویداده‌ای خاص استانداردهای بزرگسالان را نقض می‌کنند ، قدردانی می‌کنند . با توجه به سن دو فرزند ، اگر نتوانند استانداردهای رفتاری را که دیگران تحمیل می‌کنند ، تحمل کنند ، در معرض خطر خفیف قرار می‌گیرند . پس از دو سالگی آن‌ها به شوخی قوانین رفتار قابل قبولی را نقض می‌کنند تا اعتبار آن استاندارد را تست کنند . یکی از نشانه‌های اخلاق رو به رشد کودک ، توانایی کنترل رفتار و تمایل به به تعویق انداختن ارضا فوری تمایل است .
در نتیجه کودکی است که در آن استانداردهای اخلاقی در فرایندی گسترش می‌یابند که اغلب در بزرگسالی گسترش می‌یابند . Lawrence ، روانشناس آمریکایی ، فرض کرد که توسعه استانداردهای اخلاقی مردم از مراحلی عبور می‌کند که می‌تواند در سه سطح اخلاقی گروه‌بندی شود . در سطح اول ، که از استدلال اخلاقی preconventional استفاده می‌کند ، کودک از رویداده‌ای فیزیکی و فیزیکی ( مانند لذت یا درد ) به عنوان منبع تصمیم‌گیری درباره درستی یا اشتباه اخلاقی استفاده می‌کند ؛ استانداردهای او براساس آنچه که از مجازات اجتناب کرده یا لذت را به ارمغان می‌آورد استوار است . در سطح میانی ، استدلال اخلاقی متعارف ، کودک یا بزرگ‌سال ، استانداردهای اخلاقی را به عنوان راهی برای حفظ رضایت چهره‌های اقتدار ، عمدتا ً والدین خود ، و اعمال مطابق با احکام آن‌ها ، می‌بیند . استانداردهای اخلاقی در این سطح به جای یک ترس ساده از مجازات ، بر یک ارزیابی مثبت از قدرت متمرکز هستند . در سطح سوم ، استدلال اخلاقی postconventional ، اصول اخلاقی او براساس اصولی است که خود او ارزیابی کرده و آن را ذاتا ً بدون توجه به نظر جامعه پذیرفته و قبول می‌کند . او از ماهیت خودسرانه و ذهنی استانداردهای اجتماعی و قوانین آگاه است ، که او به عنوان نسبی نسبت به اقتدار مطلق در نظر گرفته می‌شود.
منبع سایت بریتانیایی
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.