پنجشنبه ۰۶ اردیبهشت ۰۳

فرض

جامع ترین سایت روانشناسی

فرض

۸۹۰ بازديد
فرض سوم این است که هدف یا قصد ، برنامه‌ریزی یک دوره عمل با آگاه بودن هدف و یا کار کردن در راه دیگری به سمت هدف مطلوب و پیش‌بینی‌شده . همانطور که در مورد حساسیت ، پدیده میل ، بدون صلاحیت بیشتر ، قلمرو ذهن را نشان می‌دهد . به عنوان مثال ، با توجه به نظریه تمایل طبیعی ، گرایش‌ها طبیعی حتی اشیا بی‌جان و بی عاطفه ، ابراز تمایل هستند . اما به این مفهوم نیست که فرض و نیت در اینجا به عنوان شاهدی بر ذهن در نظر گرفته شود .
بلکه در سطح رفتار چیزهای زنده است که به نظر می‌رسد نیاز به یک عامل بیش از حد و بالاتر از حواس دارد، به طوری که آن‌ها در حال حاضر ظاهر می‌شوند . آن را نمی‌توان در شهوات یافت که دارای محدودیت یک‌سان به عنوان حواس هستند ، زیرا مگر اینکه بررسی شوند آن‌ها به سمت تخلیه عاطفی فوری گرایش دارند . این عامل ، که توسط جهت هدایت برای اهداف آینده نامیده می‌شود، یا یک عنصر مشترک برای تمام معانی " ذهن " یا حداقل یک عنصر مرتبط با ذهن است . گاهی اوقات نیروی اراده عقلانی یا اشتهای عقلانی نامیده می‌شود . گاهی اوقات به عنوان عمل تمایل عمل می‌شود ، که همراه با تفکر ، یکی از دو فعالیت مهم ذهن یا درک است ؛ و گاهی اوقات به عنوان ماهیت ذهنیت در نظر گرفته می‌شود .
پرسش‌های مباحثاتی
این فرضیات - تفکر ، دانش یا خود - دانش و هدف - به نظر می‌رسد که در همه نظریه‌های ذهن مشترک هستند . بیشتر از آن ، به نظر می‌رسد که آن‌ها فرضیاتی باشند که نیاز به توسعه مفهوم دارند. تعارض نظریه‌ها در مورد آنچه که ذهن انسان است ، چه ساختار دارد ، چه بخش‌هایی به آن تعلق دارند ، و آن چه که به آن تعلق دارد ، کل محدوده بحث بر سر موضوع را شامل نمی‌شود . با این حال ، به اندازه کافی برای همه تیوری ذهن مشترک است تا به برخی سوالات دیگر فرموله شود : ذهن چگونه عمل می‌کند ؟ چگونه کار آن را انجام می‌دهد ، و با کدام مزایا و معایب ذاتی ؟ رابطه ذهن به ماده ، اندام‌های بدن ، شرایط مادی ، یا یک ذهن به هم دیگر چیست ؟ آیا ذهن انسان ، حیوانات و حیوانات را به طور متمایز از ذهن انسان متمایز می‌کند ؟ آیا ذهن و ذهن در حال جدا از انسان و کل جهان از زندگی جسمانی هستند ؟ محدودیت‌های هوش مصنوعی ، ظرفیت ماشین‌ها برای انجام وظایف عموما ً مرتبط با ذهن چیست ؟
اعلان
قابلیت فهم مواضع اتخاذ شده در مناقشات این مسائل به برخی از مفاهیم واگرا ذهن انسان بستگی دارد که از آن ریشه می‌گیرند. نتیجه‌گیری‌های بدست‌آمده در این زمینه‌ها به عنوان نظریه دانش ( معرفت‌شناسی ) ، متافیزیک ، منطق ، اخلاق ، و فلسفه دین همگی مربوط به فلسفه ذهن هستند ؛ و نتایج آن ، به نوبه خود ، مفاهیم مهمی برای آن زمینه‌ها دارند . علاوه بر این، این عمل متقابل علاوه بر روابط آن با چنین رشته‌های تجربی نظیر عصب‌شناسی ، روانشناسی ، جامعه‌شناسی و تاریخ اعمال می‌شود .
مشکلات در متافیزیک
ارایه یک حساب جامع از مسایل اصلی متافیزیک در فضای چند صفحه کاملا ً غیر ممکن است . آنچه در ادامه می‌آید لزوما ً به شدت انتخابی و تا حدی گمراه‌کننده است ؛ با این حال ، تلاش برای ارایه یک مقدمه به خود تفکر متافیزیکی است و نه بازتاب بر ماهیت متافیزیک .
وجود اشکال ، مقولات و جزئیات
انواع
فیلسوفان یونانی از این سوال می‌پرسیدند که " چه چیزی وجود دارد ؟ یا " واقعا ً آنجا چیست ؟ آن‌ها ابتدا این موضوع را به عنوان یک سوال در مورد چیزهایی که در نهایت ساخته شد تفسیر کردند ، اما یک چرخش جدید به این سوال در زمانی داده شد که فیثاغورس ، در اواخر قرن ششم پیش از میلاد ، به این سوال رسید که چیزی که واقعا ً وجود دارد عدد بوده‌است .
منبع سایت بریتانیایی
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.