یکشنبه ۱۴ بهمن ۹۷ ۱۴:۰۰ ۸۰۸ بازديد
رشد شناختی
فعالیتهای ذهنی درگیر در اکتساب , پردازش , سازمان , و استفاده از دانش به طور جمعی شناخت نامیده میشوند . این فعالیتها عبارتند از توجه گزینشی , ادراک , تبعیض , تفسیر , طبقهبندی , یادآوری و شناسایی , ارزیابی , استنتاج و استنتاج . ساختارهای شناختی که در این فرآیندها مشارکت دارند شامل طرح شماتیک , تصاویر , نمادها , مفاهیم یا مقولات , و پیشنهادها میباشند . یک الگو یک نمایش انتزاعی از ویژگیهای متمایز یک رویداد است . این representations کپیهای عکاسی یا تصاویر بصری نیستند , اما بیشتر شبیه طرحهای نموداری هستند که بر آرایش مجموعهای از عناصر برجسته تاکید میکنند , که این الگو را با تمایز عرضه کرده و آن را از رویدادهای مشابه متمایز میسازد . توانایی کودک برای تشخیص چهره یک فرد دیگر توسط یک الگو , به عنوان مثال , میانجی میشود . در حال حاضر کودکان کمسن و سال توانایی قابلتوجهی برای تولید و ذخیره schemata دارند . نوع دیگری از واحد شناختی اولیه , تصویر است ; این تصویر ذهنی است , یا بازسازی یک الگو , که جزئیات فضایی و موقتی رویداد را حفظ میکند .
نمادها نشاندهنده سطح بعدی انتزاع از تجربه هستند ; آنها نامهای دلخواه برای چیزها و کیفیتها هستند . مثالهای معمول از نشانهها اسامی اشیا , حروف و اعداد هستند . در حالی که یک الگو یا تصویر نشاندهنده یک تجربه خاص مانند یک چشم یا صدا است , نماد یک نمایش دلخواه از یک رویداد است . حرف A نماد است , و کودکان از طرح شماتیک , تصاویر و نمادها در تسلط خود از حروف استفاده میکنند . نشانهها در توسعه واحدهای شناختی بالاتر به نام مفاهیم مورد استفاده قرار میگیرند . یک مفهوم , یا مقوله , ممکن است به عنوان نوعی نشانه خاص تصور شود که مجموعهای از صفات مشترک در یک گروه از نمادها و یا تصاویر را نشان میدهد . مفهوم نشاندهنده یک ویژگی یا معنای مشترک از مجموعه متنوعی از تجارب است , در حالی که نماد برای یک طبقه خاص از رویدادها است . مفاهیم برای دستهبندی تجارب خاص به قواعد کلی و یا کلاسها استفاده میشوند , و تفکر مفهومی به دستکاری ذهنی فرد از این کلاسهای انتزاعی اشاره دارد .
جین Piaget سعی کرد تا مراحل خاصی را در استفاده تدریجی از نمادها و مفاهیم برای دستکاری محیط خود دنبال کند . طبق گفته Piaget , دو مرحله از چهار مرحله رشد شناختی در دوران کودکی رخ میدهد : مرحله preoperational ( 2 تا 7 سال ) , که در آن کودک یاد میگیرد با استفاده از تفکر و زبان نمادین محیط را دستکاری کند ; و مرحله عملی - عملیاتی ( 7 تا 12 سال ) , که در آن سرآغاز منطق به شکل طبقهبندی ایدهها و درکی از زمان و تعداد ظاهر میشود . یک ساختار مهم در تئوری رشد شناختی Piaget , عملیاتی است که یک ساختار شناختی است که کودک برای تبدیل آن استفاده میکند , یا " عمل میکند " . کودکان یاد میگیرند که از عملیاتی که انعطافپذیر و کاملا قابلبازگشت هستند استفاده کنند ; توانایی برنامهریزی یک سری حرکات در یک بازی شطرنج و سپس به طور ذهنی این است که گام یک به ابتدای این توالی یک مثال از یک عملیات است .
مهم است که تمایز بین دانش و مهارت یک کودک , که صلاحیت نامیده میشود , و نمایش آن دانش در وضعیتهای حل مساله واقعی , به نام عملکرد . کودکان اغلب دارای دانشی هستند که حتی زمانی که موقعیت ایجاب میکند , از آن استفاده نمیکنند . براساس اظهارات Piaget , سازگاری با چالشهای جدید به دو فرآیند مکمل نیاز دارد . اول , همانندسازی , مربوط به یک رویداد جدید یا شی به ساختارهای شناختی است که کودک از قبل دارد . یک پرنده پنج ساله که از یک پرنده به عنوان یک چیز زنده با منقار و بال استفاده میکند , تلاش میکند که درک اولیه یک شتر مرغ را به مفهوم پرندگان جذب کند . تطبیق , دومین فرآیند , زمانی رخ میدهد که اطلاعات ارایهشده با مفهوم موجود همخوانی ندارد .
منبع سایت بریتانیایی
فعالیتهای ذهنی درگیر در اکتساب , پردازش , سازمان , و استفاده از دانش به طور جمعی شناخت نامیده میشوند . این فعالیتها عبارتند از توجه گزینشی , ادراک , تبعیض , تفسیر , طبقهبندی , یادآوری و شناسایی , ارزیابی , استنتاج و استنتاج . ساختارهای شناختی که در این فرآیندها مشارکت دارند شامل طرح شماتیک , تصاویر , نمادها , مفاهیم یا مقولات , و پیشنهادها میباشند . یک الگو یک نمایش انتزاعی از ویژگیهای متمایز یک رویداد است . این representations کپیهای عکاسی یا تصاویر بصری نیستند , اما بیشتر شبیه طرحهای نموداری هستند که بر آرایش مجموعهای از عناصر برجسته تاکید میکنند , که این الگو را با تمایز عرضه کرده و آن را از رویدادهای مشابه متمایز میسازد . توانایی کودک برای تشخیص چهره یک فرد دیگر توسط یک الگو , به عنوان مثال , میانجی میشود . در حال حاضر کودکان کمسن و سال توانایی قابلتوجهی برای تولید و ذخیره schemata دارند . نوع دیگری از واحد شناختی اولیه , تصویر است ; این تصویر ذهنی است , یا بازسازی یک الگو , که جزئیات فضایی و موقتی رویداد را حفظ میکند .
نمادها نشاندهنده سطح بعدی انتزاع از تجربه هستند ; آنها نامهای دلخواه برای چیزها و کیفیتها هستند . مثالهای معمول از نشانهها اسامی اشیا , حروف و اعداد هستند . در حالی که یک الگو یا تصویر نشاندهنده یک تجربه خاص مانند یک چشم یا صدا است , نماد یک نمایش دلخواه از یک رویداد است . حرف A نماد است , و کودکان از طرح شماتیک , تصاویر و نمادها در تسلط خود از حروف استفاده میکنند . نشانهها در توسعه واحدهای شناختی بالاتر به نام مفاهیم مورد استفاده قرار میگیرند . یک مفهوم , یا مقوله , ممکن است به عنوان نوعی نشانه خاص تصور شود که مجموعهای از صفات مشترک در یک گروه از نمادها و یا تصاویر را نشان میدهد . مفهوم نشاندهنده یک ویژگی یا معنای مشترک از مجموعه متنوعی از تجارب است , در حالی که نماد برای یک طبقه خاص از رویدادها است . مفاهیم برای دستهبندی تجارب خاص به قواعد کلی و یا کلاسها استفاده میشوند , و تفکر مفهومی به دستکاری ذهنی فرد از این کلاسهای انتزاعی اشاره دارد .
جین Piaget سعی کرد تا مراحل خاصی را در استفاده تدریجی از نمادها و مفاهیم برای دستکاری محیط خود دنبال کند . طبق گفته Piaget , دو مرحله از چهار مرحله رشد شناختی در دوران کودکی رخ میدهد : مرحله preoperational ( 2 تا 7 سال ) , که در آن کودک یاد میگیرد با استفاده از تفکر و زبان نمادین محیط را دستکاری کند ; و مرحله عملی - عملیاتی ( 7 تا 12 سال ) , که در آن سرآغاز منطق به شکل طبقهبندی ایدهها و درکی از زمان و تعداد ظاهر میشود . یک ساختار مهم در تئوری رشد شناختی Piaget , عملیاتی است که یک ساختار شناختی است که کودک برای تبدیل آن استفاده میکند , یا " عمل میکند " . کودکان یاد میگیرند که از عملیاتی که انعطافپذیر و کاملا قابلبازگشت هستند استفاده کنند ; توانایی برنامهریزی یک سری حرکات در یک بازی شطرنج و سپس به طور ذهنی این است که گام یک به ابتدای این توالی یک مثال از یک عملیات است .
مهم است که تمایز بین دانش و مهارت یک کودک , که صلاحیت نامیده میشود , و نمایش آن دانش در وضعیتهای حل مساله واقعی , به نام عملکرد . کودکان اغلب دارای دانشی هستند که حتی زمانی که موقعیت ایجاب میکند , از آن استفاده نمیکنند . براساس اظهارات Piaget , سازگاری با چالشهای جدید به دو فرآیند مکمل نیاز دارد . اول , همانندسازی , مربوط به یک رویداد جدید یا شی به ساختارهای شناختی است که کودک از قبل دارد . یک پرنده پنج ساله که از یک پرنده به عنوان یک چیز زنده با منقار و بال استفاده میکند , تلاش میکند که درک اولیه یک شتر مرغ را به مفهوم پرندگان جذب کند . تطبیق , دومین فرآیند , زمانی رخ میدهد که اطلاعات ارایهشده با مفهوم موجود همخوانی ندارد .
منبع سایت بریتانیایی
- ۰ ۰
- ۰ نظر