یکشنبه ۱۴ بهمن ۹۷ ۱۴:۰۳ ۸۷۸ بازديد
والدین " استفاده از سطوح بالایی از تنبیه فیزیکی ، inconsistently اعمالشده ، با سطوح بالای پرخاشگری در کودکان مرتبط هستند ، که میزان زیادی از permissiveness پدر و مادر نسبت به کودک پرخاشگر کودک ، با آموزش آنها برای مشاهده کاری که انجام میدهند و اجرای قوانین به طور مداوم با فرزندان خود ، کمک میکند . والدین به این طریق میتوانند روشهای کارآمد اما nonpunitive برای کنترل کودکان پرخاشگر خود را یاد بگیرند .
اگرچه دستیابی به اطلاعات دقیق مشکل است ، تخمین زده میشود که هر سال حدود یک میلیون کودک در آمریکا توسط والدین و یا دیگر بزرگسالان مورد سو استفاده قرار میگیرند . سواستفاده از کودکان در خانوادههای محروم از نظر اقتصادی رایجتر از افراد مرفه است ، اما در همه ردههای اجتماعی ، نژادها و گروههای نژادی رخ میدهد . سو استفاده از کودکان اغلب بخشی از الگوی خشونت خانوادگی است که از والد به کودک برای نسلها منتقل میشود . کودکانی که به عنوان نوزاد مورد سو استفاده قرار میگیرند تمایل به نشان دادن رفتار اجتنابی ، مقاوم و noncompliant نسبت به کودکان دیگر دارند .
والدین و اجتماعی شدن کودک
رفتار والدین بر شخصیت کودک تاثیر میگذارد و احتمال توسعه مشکلات روانشناختی است . مهمترین ویژگیها در این زمینه این است که آیا و چگونه والدین ، عشق خود را به کودک ، تکنیکهای انضباطی که از آنها استفاده میکنند، و رفتار آنها به عنوان الگو ، ارتباط میدهند یا خیر. البته تفاوتهای فرهنگی و طبقاتی در ارزشهای اجتماعی اجتماعی که توسط والدین برگزار میشود وجود دارد . در اغلب جوامع مدرن ، والدین تحصیلکرده بیشتر نگران موفقیت و استقلال تحصیلی فرزندانشان هستند و به طور کلی democratic از والدین تحصیلکرده و تحصیلکرده هستند . هیچ منطقهای از تعامل نمیتواند به تنهایی میتواند تاثیر والدین بر رفتار و عملکرد اجتماعی کودک را توجیه کند . با این حال ، یکی از بازرسان بر چهار عامل تاکید کردهاست : ( ۱ ) درجهای که والدین سعی میکنند رفتار کودک را کنترل کنند ( ۲ ) فشار اعمالشده بر کودک برای انجام در سطوح بالای شناختی ، اجتماعی ، یا عاطفی ، و در نهایت ، ( ۴ ) والدین و محبت والدین نسبت به کودک . آن کودکانی که به نظر میرسد the و صلاحیت دار هستند تمایل دارند پدر و مادر بیشتری داشته باشند که مهربانتر ، more ، more ، و more نسبت به نقش خود به عنوان والدین باشند . این والدین نیز کنترل بیشتری داشتند و خواستار رفتار بالغ بر فرزندان خود شدند . اگرچه والدین به استقلال فرزندان خود احترام میگذاشتند ، اما به طور کلی پستهای محکم داشتند و دلایل روشنی برای آنها فراهم میکردند . این نوع والد ، معتبر شناخته میشود . طبقه دوم از کودکان متشکل از افرادی است که به طور متوسط متکی به خود هستند اما تا حدودی عقبنشینی کردهاند . والدین این کودکان تمایل به استفاده از کنترل منطقی کمتری داشتند و بیشتر بر انضباط اجباری تکیه داشتند . این والدین هم کمی کمتر با محبت بودند ، و آنها بحث درباره قوانین والدین را تشویق نمیکردند . این نوع والد ، استبدادی نامیده میشود . حداقل کودکان بالغ ، والدینی داشتند که از نظم و انضباط پیروی میکردند ، اما مهربان بودند . آنها خواستههای کمی در مورد کودکان برای رفتار بالغ انجام دادند و به آنها اجازه دادند تا فعالیتهای خودشان را تا حد ممکن تنظیم کنند . این نوع والد permissive نامیده میشود .
ویژگیهای خاص در کودکانی که با سبکهای فرزندپروری متفاوت مرتبط بودهاند ، از استقلال مسئولانه و توانایی همکاری به راحتی با دیگران برای اضطراب ، پریشانی و افسردگی مرتبط هستند . به طور کلی ، authoritativeness به نظر میرسد با نتایج مثبت در کودکان و نوجوانان ارتباط داشته باشد، با افرادی که اعتماد به نفس دارند و میتوانند نیازهای اجتماعی را با نیازهای خود متعادل کنند . از سوی دیگر ، فرزندپروری طرفدار استبداد با ویژگیهای شخصیتی ناسازگارانه وجود دارد ، از قبیل احساس فشار برای موفقیت و بیش از حد خود - انتقادی و خود شک .
منبع سایت بریتانیایی
اگرچه دستیابی به اطلاعات دقیق مشکل است ، تخمین زده میشود که هر سال حدود یک میلیون کودک در آمریکا توسط والدین و یا دیگر بزرگسالان مورد سو استفاده قرار میگیرند . سواستفاده از کودکان در خانوادههای محروم از نظر اقتصادی رایجتر از افراد مرفه است ، اما در همه ردههای اجتماعی ، نژادها و گروههای نژادی رخ میدهد . سو استفاده از کودکان اغلب بخشی از الگوی خشونت خانوادگی است که از والد به کودک برای نسلها منتقل میشود . کودکانی که به عنوان نوزاد مورد سو استفاده قرار میگیرند تمایل به نشان دادن رفتار اجتنابی ، مقاوم و noncompliant نسبت به کودکان دیگر دارند .
والدین و اجتماعی شدن کودک
رفتار والدین بر شخصیت کودک تاثیر میگذارد و احتمال توسعه مشکلات روانشناختی است . مهمترین ویژگیها در این زمینه این است که آیا و چگونه والدین ، عشق خود را به کودک ، تکنیکهای انضباطی که از آنها استفاده میکنند، و رفتار آنها به عنوان الگو ، ارتباط میدهند یا خیر. البته تفاوتهای فرهنگی و طبقاتی در ارزشهای اجتماعی اجتماعی که توسط والدین برگزار میشود وجود دارد . در اغلب جوامع مدرن ، والدین تحصیلکرده بیشتر نگران موفقیت و استقلال تحصیلی فرزندانشان هستند و به طور کلی democratic از والدین تحصیلکرده و تحصیلکرده هستند . هیچ منطقهای از تعامل نمیتواند به تنهایی میتواند تاثیر والدین بر رفتار و عملکرد اجتماعی کودک را توجیه کند . با این حال ، یکی از بازرسان بر چهار عامل تاکید کردهاست : ( ۱ ) درجهای که والدین سعی میکنند رفتار کودک را کنترل کنند ( ۲ ) فشار اعمالشده بر کودک برای انجام در سطوح بالای شناختی ، اجتماعی ، یا عاطفی ، و در نهایت ، ( ۴ ) والدین و محبت والدین نسبت به کودک . آن کودکانی که به نظر میرسد the و صلاحیت دار هستند تمایل دارند پدر و مادر بیشتری داشته باشند که مهربانتر ، more ، more ، و more نسبت به نقش خود به عنوان والدین باشند . این والدین نیز کنترل بیشتری داشتند و خواستار رفتار بالغ بر فرزندان خود شدند . اگرچه والدین به استقلال فرزندان خود احترام میگذاشتند ، اما به طور کلی پستهای محکم داشتند و دلایل روشنی برای آنها فراهم میکردند . این نوع والد ، معتبر شناخته میشود . طبقه دوم از کودکان متشکل از افرادی است که به طور متوسط متکی به خود هستند اما تا حدودی عقبنشینی کردهاند . والدین این کودکان تمایل به استفاده از کنترل منطقی کمتری داشتند و بیشتر بر انضباط اجباری تکیه داشتند . این والدین هم کمی کمتر با محبت بودند ، و آنها بحث درباره قوانین والدین را تشویق نمیکردند . این نوع والد ، استبدادی نامیده میشود . حداقل کودکان بالغ ، والدینی داشتند که از نظم و انضباط پیروی میکردند ، اما مهربان بودند . آنها خواستههای کمی در مورد کودکان برای رفتار بالغ انجام دادند و به آنها اجازه دادند تا فعالیتهای خودشان را تا حد ممکن تنظیم کنند . این نوع والد permissive نامیده میشود .
ویژگیهای خاص در کودکانی که با سبکهای فرزندپروری متفاوت مرتبط بودهاند ، از استقلال مسئولانه و توانایی همکاری به راحتی با دیگران برای اضطراب ، پریشانی و افسردگی مرتبط هستند . به طور کلی ، authoritativeness به نظر میرسد با نتایج مثبت در کودکان و نوجوانان ارتباط داشته باشد، با افرادی که اعتماد به نفس دارند و میتوانند نیازهای اجتماعی را با نیازهای خود متعادل کنند . از سوی دیگر ، فرزندپروری طرفدار استبداد با ویژگیهای شخصیتی ناسازگارانه وجود دارد ، از قبیل احساس فشار برای موفقیت و بیش از حد خود - انتقادی و خود شک .
منبع سایت بریتانیایی
- ۰ ۰
- ۰ نظر