جمعه ۳۱ فروردین ۰۳

دیدگاه

جامع ترین سایت روانشناسی

دیدگاه

۸۵۰ بازديد
دویدن از روی خطر ممکن است تا زمانی که نیاز به ( تا زمانی که تهدید آشکار است ) ادامه یابد . به گفته بسیاری از مردم , بیان عشق عمیق به مدت یک عمر ادامه می‌یابد , هر چند ممکن است شامل هر دو اعمال خود به خودی و عمدی باشد .
حالات کلامی مورد علاقه خاصی هستند . آن‌ها می‌توانند به خودی و فوری باشند , همانطور که هو و تشویق طرفداران ورزش هستند , اما قطعا ً می‌توانند فصیح , شمرده و سنجیده باشند . یک سخنرانی در مراسم تدفین ممکن است قلبی قلبی و حاکی از احساس اندوه باشد ; همچنین عذرخواهی می‌تواند از احساسات شرم و ندامت نیز صادق باشد . و البته خواندن یک شعر عاشقانه می‌تواند به عنوان یک " بزرگ " خدمت کند که شما را دوست دارم . "
ساختارهای تجربی احساس
جیمز نظریه خود را با یک صلاحیت مهم معرفی کرد : " اول باید بگویم تنها احساساتی که من در اینجا پیشنهاد می‌کنم آن‌هایی هستند که حالت بدنی متمایزی دارند . جیمز با اینکه احساساتی وجود دارد که چنین حالتی ندارند , جیمز تاکید کرد که تمام احساسات یک بعد ذهنی یا خودآگاه دارند .
به گفته جیمز , عامل آغاز احساس , درک است . جیمز درک نمی‌کرد که ترکیبی از احساسات باشد , اما به وضوح اهمیت آن را درک می‌کرد . جیمز برای اینکه این موضوع را به نحوی مطرح کند , متوجه شد که احساس باید " در مورد " چیزی باشد . این فقط یک احساس براساس یک اختلال فیزیولوژیکی نیست . بنابراین , جیمز به حیث التفاتی , ویژگی برخی از فرآیندهای ذهنی در فضیلت که اساسا ً در مورد آن یا به سمت یک شی است , اشاره کرد . بسیاری از نظریه‌پردازان بعد از جیمز , تحلیل خود را از جمله ادراک , و با حیث التفاتی , به عنوان بخش اساسی احساس , تجدید نظر کرده‌اند . در واقع برخی نظریه‌پردازان ادعا کرده‌اند که یک احساس فقط نوعی ادراک خاص است . مفهوم تجربه عاطفی , بر این اساس , به طور قابل‌توجهی غنی شده‌است تا نه تنها احساسات فیزیکی آنچه در بدن فرد رخ می‌دهد بلکه تجربیات ادراکی از آنچه در دنیا اتفاق می‌افتد را شامل شود . البته در مطالعه احساس , این دیدگاه یک دیدگاه احساسی , " رنگی " توسط احساسات مختلف و همچنین از دیدگاه منحصر به فرد سوژه است . اما استعاره مشترک رنگ , عدالت را به تجربه احساسی ربط نمی‌دهد . احساس چیزی نیست که از یک تجربه متمایز و متمایز باشد ; تجربه بخشی از ساختار خود احساس است .
ساختارهای تجربی احساس عبارتند از : درجه اول و مهم‌تر , حیث التفاتی و اینکه احساس در مورد چیست - یک فرد , یک عمل , یک رویداد , یا وضعیت امور . اما حیث التفاتی به نوبه خود به واسطه باورهای سوژه و قضاوت ارزیابی در مورد فرد , عمل , رویداد , یا وضعیت امور در مساله, ساختاربندی شده‌است . اهمیت باور به عواطف بسیاری از نظریه‌پردازان را بر آن داشته‌است تا نظریه‌های شناختی هیجان را فرموله کنند , در حالی که تاکید بر ارزیابی دیگران را به فرموله کردن نظریه‌های " ارزیابی " رهنمون کرده‌است . چنین نظریه‌هایی اغلب بسیار شبیه هم هستند , با تاکید بر اهمیت اولیه باور به عنوان مخالف قضاوت ارزیابی . آن‌ها اهمیت آنچه که عموما ً به عنوان " احساس " در احساس شناخته می‌شود را به چالش می‌کشند , اما ماهیت آن احساسات را پیچیده‌تر و پیچیده‌تر از آن می‌دانند . احساسات شامل دانش , باورها , عقاید و خواسته‌های جهان است . بنابراین , احساس باید نه تنها احساسات بدنی بلکه تجربه شناختی غنی از شناخت , تعامل و مراقبت را نیز شامل شود .
بعد تجربی یک احساس نه تنها شامل احساسات فیزیکی بلکه تجربه یک شی و محیط آن از طریق چشم‌انداز منحصر به فرد ارائه‌شده توسط آن احساس می‌شود . برای مثال تجربه عصبانی شدن در اسمیت , تا حد زیادی در تجربه اسمیت از دیدگاه خاص , به عنوان تهاجمی , منفور یا مستحق مجازات است .
منبع سایت بریتانیایی
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.