یکشنبه ۱۴ بهمن ۹۷ ۱۵:۲۵ ۸۷۱ بازديد
با این حال ، این فرضیات با انتقاد جدی مواجه شدهاند . P.F. Strawson ، یک فیلسوف انگلیسی که مراکز فکری خود را در زمینه تجزیه و تحلیل ساختار زبان عادی ، به ویژه در افراد خود ، بیان میکند ، نه تنها به گزارش راسل از نامهای صحیح میپردازد ، بلکه استدلال میکند که تجربه نیازمند چارچوبی از جزییاتی اساسی است که اشیا خصوصی آنی راسل را در بر نمیگیرد ، اما در حقیقت ، افراد در the که در بالا توضیح داده شدهاند . اگر تجربه جز صداها جز صداها نبود ، حداقل پیشنیاز قابلفهم بودن این بود که باید یک صدا در حال تداوم وجود داشته باشد، یک آنالوگ مشابه در این رسانه ادامه دادن مواد مادی در نظم عمومی . بدون این جزئیات اساسی به عنوان ادامه مسائل مادی ، شناسایی و reidentification غیر ممکن خواهد بود . Strawson تصدیق کرد که افراد و نیز اشیا اصیل بودند ، اما همه این فرضیه را حفظ کردند که واقعیت ممکن است شامل چیزی نباشد اما ذهن کاملا ً غیرقابل دفاع است . اذهان بیش از ابعاد افراد نیستند و افراد نیز همانند ذهن افراد دارای بدن هستند . Strawson با این نظر موافق بود که وجود بی بند از لحاظ منطقی ممکن است ، اما اضافه کرد که چنین existence هیچ معنایی ندارد مگر اینکه بقا در یک دنیای عمومی مشترک وجود داشته باشد.
اگر این درست باشد ، چیزی که وجود دارد نمیتواند شامل مواردی باشد که هیوم تصور میکرد ، از موارد زودگذر ، بلکه باید به جای آن شکل مواد را در مفهوم ارسطویی به خود اختصاص دهد . این عمل به عنوان نکات اساسی در طرح ذهنی واقعی اتخاذ میشود . با این حال ، Strawson صرفا ً برای اثبات این واقعیت راضی نبود ؛ میخواست بحث کند که اگر مرجع و شرح در شکل آشنا آنها ممکن باشد ، باید این گونه باشد . نظریه اصلی او ، که به سادگی مدیون کانت و یا ویتگنشتاین است ، با اشاره اولیه به جهان مادی کار میکرد . جالب خواهد بود که بدانیم آیا بررسی واقعیت اجتماعی نتایج قابلمقایسه را به همراه خواهد داشت : چه افراد فردی و یا یک جامعه یا نهاد بزرگتر - باید به عنوان جزییاتی اساسی در این حوزه در نظر گرفته شوند . بسیاری از فلاسفه به طور جزم ادعا میکنند که جامعه چیزی جز یک جمع از اعضای منحصر به فرد آن نیست . با این حال ، مردان از اعضای جامعه به لحاظ عملکرد خود در تعدادی از نقشهای اجتماعی هستند و نقش خود مفهومی است که تنها در صورتی منطقی به نظر میرسد که تصور جامعه از پیشفرض گرفته شود . به یک معنا ، جامعه چیزی جدای از اعضای آن نیست ؛ آنها را حذف میکند، و آن ناپدید خواهد شد . با این حال ، به همان اندازه ، خود اعضا به خاطر نقشهای مختلف خود هستند ؛ می توان ادعا کرد که هیچ چیز جدای از روابط اجتماعی آنها وجود ندارد . از این رو ، این گفته بردلی آشکار است ، یعنی ، " فرد " جدا از جامعه چیز واقعی نیست ."
لازم به ذکر است که تعدادی از فلاسفه سعی بر این دارند که استدلال کنند که موارد اساسی در واقعیت باید نه به عنوان مواد ، بلکه به عبارت دیگر توصیف شوند . راسل at از همکار سابق خود ، "A.N. Whitehead" ، مفهوم مرکزی فرآیند را در ماورا الطبیعه خود مطرح کرد . تحولات در فیزیک مدرن بدون شک برای آنها و دیدگاههای مشابه امکان پذیر است . با این حال درک آنچه که در آن هیچ چیز به آن مربوط نیست و یا اینکه چطور ممکن است فرآیندی وجود داشته باشد که هیچ چیز در آن نبوده است دشوار است . در حقیقت ، رویداد و فرآیند ، اصطلاحاتی هستند که به مقولههای مشتق در طرح ارسطویی عام تعلق دارند ؛ مانند همه مقولههای دیگر ، آنها به مقوله مواد وابسته هستند . اگر دومی را حذف کنید ، همانطور که این metaphysicians برای حذف آن پیشنهاد میکنند ، دانستن آنچه باقی میماند دشوار است .
منبع سایت بریتانیایی
اگر این درست باشد ، چیزی که وجود دارد نمیتواند شامل مواردی باشد که هیوم تصور میکرد ، از موارد زودگذر ، بلکه باید به جای آن شکل مواد را در مفهوم ارسطویی به خود اختصاص دهد . این عمل به عنوان نکات اساسی در طرح ذهنی واقعی اتخاذ میشود . با این حال ، Strawson صرفا ً برای اثبات این واقعیت راضی نبود ؛ میخواست بحث کند که اگر مرجع و شرح در شکل آشنا آنها ممکن باشد ، باید این گونه باشد . نظریه اصلی او ، که به سادگی مدیون کانت و یا ویتگنشتاین است ، با اشاره اولیه به جهان مادی کار میکرد . جالب خواهد بود که بدانیم آیا بررسی واقعیت اجتماعی نتایج قابلمقایسه را به همراه خواهد داشت : چه افراد فردی و یا یک جامعه یا نهاد بزرگتر - باید به عنوان جزییاتی اساسی در این حوزه در نظر گرفته شوند . بسیاری از فلاسفه به طور جزم ادعا میکنند که جامعه چیزی جز یک جمع از اعضای منحصر به فرد آن نیست . با این حال ، مردان از اعضای جامعه به لحاظ عملکرد خود در تعدادی از نقشهای اجتماعی هستند و نقش خود مفهومی است که تنها در صورتی منطقی به نظر میرسد که تصور جامعه از پیشفرض گرفته شود . به یک معنا ، جامعه چیزی جدای از اعضای آن نیست ؛ آنها را حذف میکند، و آن ناپدید خواهد شد . با این حال ، به همان اندازه ، خود اعضا به خاطر نقشهای مختلف خود هستند ؛ می توان ادعا کرد که هیچ چیز جدای از روابط اجتماعی آنها وجود ندارد . از این رو ، این گفته بردلی آشکار است ، یعنی ، " فرد " جدا از جامعه چیز واقعی نیست ."
لازم به ذکر است که تعدادی از فلاسفه سعی بر این دارند که استدلال کنند که موارد اساسی در واقعیت باید نه به عنوان مواد ، بلکه به عبارت دیگر توصیف شوند . راسل at از همکار سابق خود ، "A.N. Whitehead" ، مفهوم مرکزی فرآیند را در ماورا الطبیعه خود مطرح کرد . تحولات در فیزیک مدرن بدون شک برای آنها و دیدگاههای مشابه امکان پذیر است . با این حال درک آنچه که در آن هیچ چیز به آن مربوط نیست و یا اینکه چطور ممکن است فرآیندی وجود داشته باشد که هیچ چیز در آن نبوده است دشوار است . در حقیقت ، رویداد و فرآیند ، اصطلاحاتی هستند که به مقولههای مشتق در طرح ارسطویی عام تعلق دارند ؛ مانند همه مقولههای دیگر ، آنها به مقوله مواد وابسته هستند . اگر دومی را حذف کنید ، همانطور که این metaphysicians برای حذف آن پیشنهاد میکنند ، دانستن آنچه باقی میماند دشوار است .
منبع سایت بریتانیایی
- ۰ ۰
- ۰ نظر