یکشنبه ۱۴ بهمن ۹۷ ۱۵:۴۵ ۸۶۴ بازديد
با این حال , برای گفتن این موضوع , حذف همه مشکل نیست . زمانی که گفته میشود تفکر , حالتی از جسم و یا بدن مادی است , آیا این به معنای لفظی یا استعاری است ? معمولاً بدن را میتوان از نقطهنظر فیزیکی به عنوان مثال در حالت خاص توصیف کرد . منظور از اینجا این است که ذرات مختلف ماده مورد نظر در یک رابطه خاص ایستادهاند و در نتیجه خواص فیزیکی معینی را توسعه میدهند . اما آیا تفکر به عنوان یک دارایی فیزیکی است ? خیلی عجیب به نظر میرسد . با این حال , اگر مادیگرایی , به عنوان یک هستیشناسی با یک ادعای جدی برای جلب توجه , پیشرفته باشد , باید از این دکترین دفاع کرد . جالب است که در این ارتباط با توجه به استدلالهای مطرحشده توسط محققانی مانند باهوشی که به معنی شناسایی حالات ذهنی با حالات مغز است , جالب است . اگر این دو مورد یکسان باشند - دقیقا ً همان چیزی که از دو نقطه مشاهده میشود - افکار ممکن است واقعا ً اصلاح شود , و مادیگرایی ممکن است به شکل قوی قابل دفاع باشد . با این حال , اگر هویت نمیتواند خارج شود - و بسیاری از فیلسوفان در واقع آماده پذیرش آن هستند - مادیگرایی میتواند به شکل اصلاحشده درست باشد .
این شکل اصلاحشده مادیگرایی شاید بهتر از طبیعتگرایی توصیف شود . طبیعتگرایی دارای این معنی نیست که همه چیز شامل ماده یا تغییرات آن است بلکه هر چیزی که وجود دارد میتواند به طور رضایتبخش در شرایط طبیعی توضیح داده شود . برای توضیح چیزی در شرایط طبیعی این است که آن را در خطوط علمی بیان کنیم; طبیعتگرایی در واقع بیانیهای از فلسفه و یا صلاحیت نهایی علم است . برای این نوع نگاه ضروری نیست که چنین استدلال کنیم که پدیدهها را می توان تنها به صورت یک طرفه بیان کرد ; در این مورد , همانطور که در مورد کاستی پذیری وجودی , این نظریه میتواند لیبرال باشد . با این حال , ضروری است که بدانیم که حساب علمی مجموعهای از اتفاقات مقدم بر دیگران است . از این رو , زبانی که در آن مردان معمولا ً از عمل و تصمیم سخن میگویند , که ممکن است به زبان دلایلی یاد شود , باید در نظر گرفته شود تا به زبانی که دانشمندان از حقایق یکسان صحبت میکنند , راهنمایی شود . زبان علمی اساسا ً علی است و پایاننامه این شکل از مادیگرایی , این است که تبیینهای علی اساسی هستند . از این رو , ناتورالیسم یک نظریه از اصول اولیه است و اصول خود را از علم ترسیم میکند .
اگر سوال مطرح شود که چرا هر کسی باید این شکل مادیگرایی را جدی بگیرد , پاسخ در تعدادی از حقایق مهم نهفتهاست . یک فرد یک همبستگی بین حالتهای عمومی ذهن و حالت کلی فعالیت مغز برقرار کردهاست ; امید آنها این است که این را به نقطهای بسط دهیم که در آن افکار و احساسات خاص را میتوان به همتای فیزیولوژیک خود نشان داد . این استنباط که انسان بیش از یک ماشین پیچیده نیست قطعا ً با دستاوردها تقویت میشود . جامعه شناسان نشان دادهاند که هر چه دلایل صریحی که مردان برای اعتقادات خود ارائه میدهند, این ها اغلب در پرتو عواملی که خود را در نظر میگیرند , قابلفهم است . این فرض قدیمی که قضاوتهای انسانی به طور معمول ریشه دارند تا صرفا ً ناشی از نتایج چنین تحقیقاتی هستند که از یافتهها هم در فرویدی و هم در روانشناسی ارتدوکس بهره میبرند . هیچ یک از این شواهد به خودی خود قاطع نیست ; در هر مورد راههایی وجود دارد که نتیجهگیری را مسدود کرده و از آن استفاده کند . با این حال , این واقعیت همچنان صادق است که , شواهد تاثیر گذار است . مطمئناً به اندازه کافی نیرو دارد که این نوع تئوری را با جدیت بیشتری انجام دهد . اختلافات متافیزیکی در دنیای مدرن اساسا ً استدلالهایی برای یا مخالف مادیگرایی است , و انواع دیگر نظریه که در اینجا بررسی شد , همگی به عنوان جایگزین برای این مسحور کننده نگریسته میشوند .
منبع سایت بریتانیایی
این شکل اصلاحشده مادیگرایی شاید بهتر از طبیعتگرایی توصیف شود . طبیعتگرایی دارای این معنی نیست که همه چیز شامل ماده یا تغییرات آن است بلکه هر چیزی که وجود دارد میتواند به طور رضایتبخش در شرایط طبیعی توضیح داده شود . برای توضیح چیزی در شرایط طبیعی این است که آن را در خطوط علمی بیان کنیم; طبیعتگرایی در واقع بیانیهای از فلسفه و یا صلاحیت نهایی علم است . برای این نوع نگاه ضروری نیست که چنین استدلال کنیم که پدیدهها را می توان تنها به صورت یک طرفه بیان کرد ; در این مورد , همانطور که در مورد کاستی پذیری وجودی , این نظریه میتواند لیبرال باشد . با این حال , ضروری است که بدانیم که حساب علمی مجموعهای از اتفاقات مقدم بر دیگران است . از این رو , زبانی که در آن مردان معمولا ً از عمل و تصمیم سخن میگویند , که ممکن است به زبان دلایلی یاد شود , باید در نظر گرفته شود تا به زبانی که دانشمندان از حقایق یکسان صحبت میکنند , راهنمایی شود . زبان علمی اساسا ً علی است و پایاننامه این شکل از مادیگرایی , این است که تبیینهای علی اساسی هستند . از این رو , ناتورالیسم یک نظریه از اصول اولیه است و اصول خود را از علم ترسیم میکند .
اگر سوال مطرح شود که چرا هر کسی باید این شکل مادیگرایی را جدی بگیرد , پاسخ در تعدادی از حقایق مهم نهفتهاست . یک فرد یک همبستگی بین حالتهای عمومی ذهن و حالت کلی فعالیت مغز برقرار کردهاست ; امید آنها این است که این را به نقطهای بسط دهیم که در آن افکار و احساسات خاص را میتوان به همتای فیزیولوژیک خود نشان داد . این استنباط که انسان بیش از یک ماشین پیچیده نیست قطعا ً با دستاوردها تقویت میشود . جامعه شناسان نشان دادهاند که هر چه دلایل صریحی که مردان برای اعتقادات خود ارائه میدهند, این ها اغلب در پرتو عواملی که خود را در نظر میگیرند , قابلفهم است . این فرض قدیمی که قضاوتهای انسانی به طور معمول ریشه دارند تا صرفا ً ناشی از نتایج چنین تحقیقاتی هستند که از یافتهها هم در فرویدی و هم در روانشناسی ارتدوکس بهره میبرند . هیچ یک از این شواهد به خودی خود قاطع نیست ; در هر مورد راههایی وجود دارد که نتیجهگیری را مسدود کرده و از آن استفاده کند . با این حال , این واقعیت همچنان صادق است که , شواهد تاثیر گذار است . مطمئناً به اندازه کافی نیرو دارد که این نوع تئوری را با جدیت بیشتری انجام دهد . اختلافات متافیزیکی در دنیای مدرن اساسا ً استدلالهایی برای یا مخالف مادیگرایی است , و انواع دیگر نظریه که در اینجا بررسی شد , همگی به عنوان جایگزین برای این مسحور کننده نگریسته میشوند .
منبع سایت بریتانیایی
- ۱ ۰
- ۰ نظر