شنبه ۲۲ دی ۹۷ ۲۱:۵۲ ۸۷۵ بازديد
یکی از فرضیههای اصلی این است که اسکیزوفرنی و اختلال دو قطبی ماهیت علمی متمایزی دارند . امیل لحود , که بسیاری به عنوان پدر روانپزشکی علمی مدرن شناخته شدهاست , اولین کسی بود که بین جنون جنون ( اسکیزوفرنی ) و افسردگی شیدایی ( اختلال دو قطبی ) در اواخر قرن بیستم بر مبنای الگوهای رفتاری این سندرمهای , تمایز قائل شد . با این حال , بیماران در هر تشخیص میتوانند طیف وسیعی از علایم را داشته باشند, برخی نشانهها در این تشخیصها مشترک هستند و داروهای ضدروان پریشی مورد استفاده برای درمان شیزوفرنی معمولا ً برای بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی تجویز میشوند .
اما در سطح عملکرد مدار مغز , آیا اسکیزوفرنی و دو قطبی در درجه اول با درجه تفاوت دارند یا تفاوتهای قطعی دارند ? برای پاسخ به این سوال , محققان از یک پروژه بزرگ مشارکتی به نام هایپر لینک به یک نمونه بزرگ از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی یا اختلال دوقطبی , بستگان سالم و افراد سالم بدون سابقه خانوادگی اختلال روانی مراجعه کردند .
آنها از یک تکنیک آنالیز تخصصی برای ارزیابی دادههای مطالعه چند سایت که در هفت شبکه مختلف مغز وجود دارند استفاده کردند . به طور کلی , آنها دریافتند که اختلال دوقطبی و دوقطبی , اختلالات مشابهی را در عملکرد مدار قشری نشان میدهند . وقتی تفاوتهایی بین این دو اختلال ایجاد شد, معمولا ً به این خاطر بود که اسکیزوفرنی یک بیماری جدیتر بود . به عبارت دیگر افراد مبتلا به اسکیزوفرنی دارای ناهنجاریهای بزرگتر یا بیشتر در نواحی مغزی بودند . خویشاوندان سالم آنها تغییرات ظریفی را نشان دادند که بین گروه مقایسه سالم و گروه بیمار قرار گرفت .
نویسندگان این احتمال را برجسته میکنند که طیف پیوستهای از اختلال مدار وجود دارد که از افراد بدون هیچ ارتباط خانوادگی با اسکیزوفرنی یا دوقطبی به بیماران حامل این تشخیصها , میگذرد . این یافتهها ممکن است به عنوان نشانگرهای زیستی مفید بیماریهای روانی در کل خدمت کنند . "
او با این نظر موافق است و افزود : " واضح است که نه ژنوم ما و نه مغز ما , dsm - v را مطالعه کردهاند . این لینکها نشان میدهند که روشهای جدید سازماندهی بیماران زمانی پدیدار خواهند شد که هر دو مدار عصبی و عصبی اختلالات روانی را به اندازه کافی درک کنیم . "
طلاق خطر افسردگی را بالا میبرد , اما تنها برای برخی افراد
منبع :
انجمن علوم روانشناختی
خلاصه :
براساس یک مطالعه جدید , طلاق با خطر فزاینده افسردگی آینده همراه است , اما تنها برای کسانی که سابقه افسردگی دارند .
طبق مطالعه جدیدی که در علم روانشناسی بالینی منتشر شدهاست , طلاق با خطر فزاینده افسردگی آینده همراه است , اما تنها برای کسانی که سابقه افسردگی دارند .
دیوید مکنزی , محقق روانشناسی و محقق پیشرو دانشگاه آریزونا , میگوید : " رویدادهای استرس زای زندگی مانند طلاق با خطر بزرگی برای تحمل پریشانی طولانیمدت از جمله افسردگی اساسی همراه است . " در عین حال از تحقیقات قابلتوجهی میدانیم که تجربه طلاق غیر تصادفی است . برخی افراد خطر بیشتری برای طلاق از دیگران دارند . "
این منجر به تعجب همکاران و همکارانش میشود : آیا طلاق است یا عواملی که منجر به طلاق میشوند - مانند ناسازگاری زناشویی , روانرنجوری , یا خصومت - که خطر افسردگی را افزایش میدهد ?
منبع سایت علم روز
اما در سطح عملکرد مدار مغز , آیا اسکیزوفرنی و دو قطبی در درجه اول با درجه تفاوت دارند یا تفاوتهای قطعی دارند ? برای پاسخ به این سوال , محققان از یک پروژه بزرگ مشارکتی به نام هایپر لینک به یک نمونه بزرگ از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی یا اختلال دوقطبی , بستگان سالم و افراد سالم بدون سابقه خانوادگی اختلال روانی مراجعه کردند .
آنها از یک تکنیک آنالیز تخصصی برای ارزیابی دادههای مطالعه چند سایت که در هفت شبکه مختلف مغز وجود دارند استفاده کردند . به طور کلی , آنها دریافتند که اختلال دوقطبی و دوقطبی , اختلالات مشابهی را در عملکرد مدار قشری نشان میدهند . وقتی تفاوتهایی بین این دو اختلال ایجاد شد, معمولا ً به این خاطر بود که اسکیزوفرنی یک بیماری جدیتر بود . به عبارت دیگر افراد مبتلا به اسکیزوفرنی دارای ناهنجاریهای بزرگتر یا بیشتر در نواحی مغزی بودند . خویشاوندان سالم آنها تغییرات ظریفی را نشان دادند که بین گروه مقایسه سالم و گروه بیمار قرار گرفت .
نویسندگان این احتمال را برجسته میکنند که طیف پیوستهای از اختلال مدار وجود دارد که از افراد بدون هیچ ارتباط خانوادگی با اسکیزوفرنی یا دوقطبی به بیماران حامل این تشخیصها , میگذرد . این یافتهها ممکن است به عنوان نشانگرهای زیستی مفید بیماریهای روانی در کل خدمت کنند . "
او با این نظر موافق است و افزود : " واضح است که نه ژنوم ما و نه مغز ما , dsm - v را مطالعه کردهاند . این لینکها نشان میدهند که روشهای جدید سازماندهی بیماران زمانی پدیدار خواهند شد که هر دو مدار عصبی و عصبی اختلالات روانی را به اندازه کافی درک کنیم . "
طلاق خطر افسردگی را بالا میبرد , اما تنها برای برخی افراد
منبع :
انجمن علوم روانشناختی
خلاصه :
براساس یک مطالعه جدید , طلاق با خطر فزاینده افسردگی آینده همراه است , اما تنها برای کسانی که سابقه افسردگی دارند .
طبق مطالعه جدیدی که در علم روانشناسی بالینی منتشر شدهاست , طلاق با خطر فزاینده افسردگی آینده همراه است , اما تنها برای کسانی که سابقه افسردگی دارند .
دیوید مکنزی , محقق روانشناسی و محقق پیشرو دانشگاه آریزونا , میگوید : " رویدادهای استرس زای زندگی مانند طلاق با خطر بزرگی برای تحمل پریشانی طولانیمدت از جمله افسردگی اساسی همراه است . " در عین حال از تحقیقات قابلتوجهی میدانیم که تجربه طلاق غیر تصادفی است . برخی افراد خطر بیشتری برای طلاق از دیگران دارند . "
این منجر به تعجب همکاران و همکارانش میشود : آیا طلاق است یا عواملی که منجر به طلاق میشوند - مانند ناسازگاری زناشویی , روانرنجوری , یا خصومت - که خطر افسردگی را افزایش میدهد ?
منبع سایت علم روز
- ۰ ۰
- ۰ نظر