یکشنبه ۱۶ دی ۹۷ ۰۰:۳۶ ۸۹۱ بازديد
- انسانگرایی روانشناسی قیاسی ( مطالعه حیوانات ) را رد کرد ، زیرا به ما چیزی در مورد خواص منحصر به فرد انسانها نمیدهد :
"انسانگرایی " ، انسانها را اساسا ً متفاوت از دیگر حیوانات میبیند ، عمدتا ً به این دلیل که انسانها موجوداتی آگاه از تفکر ، عقل و زبان هستند .
برای تحقیقات روانشناسان humanistic در مورد حیوانات ، مانند موشها ، کبوتر ، یا میمونها ارزش کمی داشتند .
تحقیقات درباره این حیوانات میتواند به ما بگوید ، بنابراین آنها درباره تفکر ، رفتار و تجربه انسانی بسیار کمی بحث کردند .
تاریخ روانشناسی انسان گرایانه :
Maslow ( ۱۹۴۳ ) یک نظریه سلسله مراتبی از انگیزه انسانی را توسعه داد .
کارل راجرز ( ۱۹۴۶ ) جنبههای مهمی از درمان مبتنی بر مشتری را منتشر میکند ( همچنین به آن فرد درمان محور نیز گفته میشود ) .
در سال ۱۹۵۷ و ۱۹۵۸ به دعوت آبراهام مزلو و کلارک Moustakas ، دو جلسه در دیترویت بین روانشناسان برگزار شد که علاقهمند به تاسیس یک انجمن حرفهای اختصاصی با دیدگاه meaningful و more بودند .
در سال ۱۹۶۲ با حمایت دانشگاه Brandeis این جنبش به طور رسمی به عنوان انجمن روانشناسی Humanistic معرفی شد .
اولین موضوع مجله روانشناسی Humanistic در بهار سال ۱۹۶۱ ظهور کرد .
اصول رفتار "کلارک هال " ( ۱۹۴۳ ) منتشر شد .
B.F. اسکینر ( ۱۹۴۸ ) Walden دو را منتشر کرد که در آن او یک جامعه utopian را براساس اصول behaviorist توصیف کرد .
رویکرد رویکرد Humanistic
ویژگیهای کلیدی
اصالت
Phenomenology
سلف - actualisation
مفهوم نفس
سلسلهمراتب نیازها
فرضیات اصلی
انسانها اراده آزاد دارند ، و همه رفتار آنها مشخص نیست .
همه افراد منحصر به فرد هستند و انگیزه برای رسیدن به پتانسیل خود را دارند .
درک درست رفتار انسان تنها با مطالعه انسانها و نه حیوانات میتواند به دست آید .
روانشناسی باید به جای میانگین کارکرد گروهها ( nomothetic ) مورد فرد را مطالعه کند ( idiographic ) .
محدودیتها
بیولوژی Ignores ( به عنوان مثال ، تستوسترون )
unscientific مفاهیم ذهنی - ذهنی .
Behaviorism - انسان و حیوان را میتوان مقایسه کرد
ethnocentric ( متمایل به سمت فرهنگ غربی )
- انسانگرایی - نمیتواند حیوانات را با انسانها مقایسه کند
اعتقاد آنها به آزادی اراده مخالف قوانین قطعی علم است .
روششناسی / مطالعات
مطالعه موردی
روش دستهبندی - Q
مصاحبه Unstructured
Questionnaires به پایان رسید
تحقیقات کیفی
کاربرد
مرکز درمانی فرد
محرک
افسردگی
تحصیل
خود ارزش
نقاط قوت
تمرکز رفتار را نسبت به فرد / فرد به جای ذهن ناخودآگاه ، ژنها ، رفتار قابلمشاهده و غیره تغییر داد .
برنامههای زندگی واقعی ( به عنوان مثال ، درمان )
روانشناسی Humanistic ، most ایده انسان بودن را راضی میکند ، زیرا ارزشها و self شخصی را ارزشها میکند .
اطلاعات کیفی بینش واقعی و اطلاعات جامع تری را به رفتار میدهد .
نکات برجسته ارزش of و idiog را برجسته میکند:
ارزیابی انتقادی
رویکرد humanistic در مقایسه با روشهای دیگر ، نسبت به مناطق نسبتا ً کمی از روانشناسی اعمال شدهاست . بنابراین ، سهم آن محدود به حوزههایی مانند درمان ، ناهنجاری ، انگیزه و شخصیت است .
دلایل ممکن برای این فقدان تاثیر بر روانشناسی دانشگاهی شاید با این حقیقت نهفتهاست که انسانگرایی به عمد یک رویکرد غیر علمی برای مطالعه انسانها اتخاذ میکند . روان شناسان Humanistic یک رویکرد علمی جدی به روانشناسی را رد کردند ، زیرا آنها آن را as میدیدند و قادر به جذب غنای تجربیات آگاهانه نبودند . در بسیاری از موارد رد روانشناسی علمی در دهههای ۱۹۵۰ ، ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ، واکنش شدید نسبت به رویکرد behaviorist در روانشناسی آمریکای شمالی بود . برای مثال اعتقاد شان به آزادی در تضاد مستقیم با قوانین قطعی علم است .
همچنین ، مناطقی که توسط انسانگرایی بررسی میشوند ، مانند آگاهی و احساس ، برای مطالعه علمی بسیار دشوار است .
منبع سایت روانشناسی ساده
"انسانگرایی " ، انسانها را اساسا ً متفاوت از دیگر حیوانات میبیند ، عمدتا ً به این دلیل که انسانها موجوداتی آگاه از تفکر ، عقل و زبان هستند .
برای تحقیقات روانشناسان humanistic در مورد حیوانات ، مانند موشها ، کبوتر ، یا میمونها ارزش کمی داشتند .
تحقیقات درباره این حیوانات میتواند به ما بگوید ، بنابراین آنها درباره تفکر ، رفتار و تجربه انسانی بسیار کمی بحث کردند .
تاریخ روانشناسی انسان گرایانه :
Maslow ( ۱۹۴۳ ) یک نظریه سلسله مراتبی از انگیزه انسانی را توسعه داد .
کارل راجرز ( ۱۹۴۶ ) جنبههای مهمی از درمان مبتنی بر مشتری را منتشر میکند ( همچنین به آن فرد درمان محور نیز گفته میشود ) .
در سال ۱۹۵۷ و ۱۹۵۸ به دعوت آبراهام مزلو و کلارک Moustakas ، دو جلسه در دیترویت بین روانشناسان برگزار شد که علاقهمند به تاسیس یک انجمن حرفهای اختصاصی با دیدگاه meaningful و more بودند .
در سال ۱۹۶۲ با حمایت دانشگاه Brandeis این جنبش به طور رسمی به عنوان انجمن روانشناسی Humanistic معرفی شد .
اولین موضوع مجله روانشناسی Humanistic در بهار سال ۱۹۶۱ ظهور کرد .
اصول رفتار "کلارک هال " ( ۱۹۴۳ ) منتشر شد .
B.F. اسکینر ( ۱۹۴۸ ) Walden دو را منتشر کرد که در آن او یک جامعه utopian را براساس اصول behaviorist توصیف کرد .
رویکرد رویکرد Humanistic
ویژگیهای کلیدی
اصالت
Phenomenology
سلف - actualisation
مفهوم نفس
سلسلهمراتب نیازها
فرضیات اصلی
انسانها اراده آزاد دارند ، و همه رفتار آنها مشخص نیست .
همه افراد منحصر به فرد هستند و انگیزه برای رسیدن به پتانسیل خود را دارند .
درک درست رفتار انسان تنها با مطالعه انسانها و نه حیوانات میتواند به دست آید .
روانشناسی باید به جای میانگین کارکرد گروهها ( nomothetic ) مورد فرد را مطالعه کند ( idiographic ) .
محدودیتها
بیولوژی Ignores ( به عنوان مثال ، تستوسترون )
unscientific مفاهیم ذهنی - ذهنی .
Behaviorism - انسان و حیوان را میتوان مقایسه کرد
ethnocentric ( متمایل به سمت فرهنگ غربی )
- انسانگرایی - نمیتواند حیوانات را با انسانها مقایسه کند
اعتقاد آنها به آزادی اراده مخالف قوانین قطعی علم است .
روششناسی / مطالعات
مطالعه موردی
روش دستهبندی - Q
مصاحبه Unstructured
Questionnaires به پایان رسید
تحقیقات کیفی
کاربرد
مرکز درمانی فرد
محرک
افسردگی
تحصیل
خود ارزش
نقاط قوت
تمرکز رفتار را نسبت به فرد / فرد به جای ذهن ناخودآگاه ، ژنها ، رفتار قابلمشاهده و غیره تغییر داد .
برنامههای زندگی واقعی ( به عنوان مثال ، درمان )
روانشناسی Humanistic ، most ایده انسان بودن را راضی میکند ، زیرا ارزشها و self شخصی را ارزشها میکند .
اطلاعات کیفی بینش واقعی و اطلاعات جامع تری را به رفتار میدهد .
نکات برجسته ارزش of و idiog را برجسته میکند:
ارزیابی انتقادی
رویکرد humanistic در مقایسه با روشهای دیگر ، نسبت به مناطق نسبتا ً کمی از روانشناسی اعمال شدهاست . بنابراین ، سهم آن محدود به حوزههایی مانند درمان ، ناهنجاری ، انگیزه و شخصیت است .
دلایل ممکن برای این فقدان تاثیر بر روانشناسی دانشگاهی شاید با این حقیقت نهفتهاست که انسانگرایی به عمد یک رویکرد غیر علمی برای مطالعه انسانها اتخاذ میکند . روان شناسان Humanistic یک رویکرد علمی جدی به روانشناسی را رد کردند ، زیرا آنها آن را as میدیدند و قادر به جذب غنای تجربیات آگاهانه نبودند . در بسیاری از موارد رد روانشناسی علمی در دهههای ۱۹۵۰ ، ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ، واکنش شدید نسبت به رویکرد behaviorist در روانشناسی آمریکای شمالی بود . برای مثال اعتقاد شان به آزادی در تضاد مستقیم با قوانین قطعی علم است .
همچنین ، مناطقی که توسط انسانگرایی بررسی میشوند ، مانند آگاهی و احساس ، برای مطالعه علمی بسیار دشوار است .
منبع سایت روانشناسی ساده
- ۰ ۰
- ۰ نظر