شنبه ۱۵ دی ۹۷ ۲۰:۲۹ ۸۹۲ بازديد
نظریه رشد شناختی ژان پیاژه
نوشته شده توسط " سول مک لیود "
نظریه رشد شناختی پیاژه , چگونگی ساخت یک مدل ذهنی از جهان را توضیح میدهد . او با این ایده مخالفت کرد که هوش یک ویژگی ثابت است و رشد شناختی را فرایندی میداند که به دلیل بلوغ زیستی و تعامل با محیط رخ میدهد .
پیاژه در موسسه بینه در دهه ۱۹۷۰ به کار گرفته شد , جایی که کار او توسعه نسخههای فرانسوی سوالات در آزمونهای هوش انگلیسی بود . او به دلایلی که کودکان به دنبال پاسخ نادرست خود به پرسشهایی بودند که به تفکر منطقی نیاز داشتند , کنجکاو شد . او معتقد بود که این پاسخهای نادرست تفاوتهای مهمی بین تفکر بزرگسالان و کودکان نشان میدهند .
پیاژه نخستین روانشناس بود که مطالعهای سیستماتیک درباره توسعه شناختی انجام داد . سهم او شامل یک نظریه مرحلهای از رشد شناختی کودک , مطالعات مشاهدهای مفصل شناخت در کودکان و مجموعهای از تستهای ساده اما ابتکاری برای آشکار کردن تواناییهای شناختی مختلف است .
آنچه که پیاژه دوست داشت انجام دهد این نبود که نشان دهد کودکان چقدر خوب میتوانند حساب کنند, هجی کنند و یا مشکلات را به عنوان راهی برای درجهبندی رفتار خود حل کنند .
پیش از کار پیاژه , فرض رایج در روانشناسی این بود که کودکان بیش از بزرگسالان دارای صلاحیت کمتری هستند . پیاژه نشان داد که کودکان جوان به روشهای کاملا ً متفاوتی نسبت به بزرگسالان فکر میکنند .
به گفته پیاژه کودکان با یک ساختار ذهنی بسیار اساسی ( موروثی و تکاملیافته ) متولد میشوند که در آن تمام دانش و دانش بعدی بر آن استوار است .
نظریه پیاژه با دیگران متفاوت است :
این مساله مربوط به کودکان است نه همه فراگیران .
این روش به جای یادگیری به خودی خود بر توسعه تمرکز دارد , بنابراین به یادگیری اطلاعات یا رفتارهای خاص نمیپردازد .
این مدل مراحل مجزای توسعه را پیشنهاد میکند که با تفاوتهای کیفی مشخص شدهاند , به جای افزایش تدریجی تعداد و پیچیدگی رفتارها , مفاهیم , ایدهها , و غیره .
هدف از این نظریه , تبیین مکانیسمها و فرایندهایی است که نوزاد و سپس کودک به فردی تبدیل میشوند که میتواند با استفاده از فرضیهها استدلال کند و فکر کند .
به نظر پیاژه , رشد شناختی یک سازماندهی پیشرونده فرآیندهای ذهنی در نتیجه بلوغ زیستی و تجربه زیستمحیطی بود . کودکان درکی از جهان پیرامون خود میسازند , سپس تفاوتهای بین آنچه که میدانند و آنچه در محیط خود کشف میکنند را تجربه میکنند .
سه مولفه اساسی برای نظریه شناختی پیاژه وجود دارد :
طرح
( بلوکهای دانش ) .
فرایندهایی که انتقال از یک مرحله به مرحله دیگر ( تعادل , جذب و اقامت ) را ممکن میسازند .
مراحل رشد شناختی :
حسی - حرکتی
سلام ,
عملیاتی عینی ,
عملیاتی رسمی .
منبع سایت روانشناسی ساده
نوشته شده توسط " سول مک لیود "
نظریه رشد شناختی پیاژه , چگونگی ساخت یک مدل ذهنی از جهان را توضیح میدهد . او با این ایده مخالفت کرد که هوش یک ویژگی ثابت است و رشد شناختی را فرایندی میداند که به دلیل بلوغ زیستی و تعامل با محیط رخ میدهد .
پیاژه در موسسه بینه در دهه ۱۹۷۰ به کار گرفته شد , جایی که کار او توسعه نسخههای فرانسوی سوالات در آزمونهای هوش انگلیسی بود . او به دلایلی که کودکان به دنبال پاسخ نادرست خود به پرسشهایی بودند که به تفکر منطقی نیاز داشتند , کنجکاو شد . او معتقد بود که این پاسخهای نادرست تفاوتهای مهمی بین تفکر بزرگسالان و کودکان نشان میدهند .
پیاژه نخستین روانشناس بود که مطالعهای سیستماتیک درباره توسعه شناختی انجام داد . سهم او شامل یک نظریه مرحلهای از رشد شناختی کودک , مطالعات مشاهدهای مفصل شناخت در کودکان و مجموعهای از تستهای ساده اما ابتکاری برای آشکار کردن تواناییهای شناختی مختلف است .
آنچه که پیاژه دوست داشت انجام دهد این نبود که نشان دهد کودکان چقدر خوب میتوانند حساب کنند, هجی کنند و یا مشکلات را به عنوان راهی برای درجهبندی رفتار خود حل کنند .
پیش از کار پیاژه , فرض رایج در روانشناسی این بود که کودکان بیش از بزرگسالان دارای صلاحیت کمتری هستند . پیاژه نشان داد که کودکان جوان به روشهای کاملا ً متفاوتی نسبت به بزرگسالان فکر میکنند .
به گفته پیاژه کودکان با یک ساختار ذهنی بسیار اساسی ( موروثی و تکاملیافته ) متولد میشوند که در آن تمام دانش و دانش بعدی بر آن استوار است .
نظریه پیاژه با دیگران متفاوت است :
این مساله مربوط به کودکان است نه همه فراگیران .
این روش به جای یادگیری به خودی خود بر توسعه تمرکز دارد , بنابراین به یادگیری اطلاعات یا رفتارهای خاص نمیپردازد .
این مدل مراحل مجزای توسعه را پیشنهاد میکند که با تفاوتهای کیفی مشخص شدهاند , به جای افزایش تدریجی تعداد و پیچیدگی رفتارها , مفاهیم , ایدهها , و غیره .
هدف از این نظریه , تبیین مکانیسمها و فرایندهایی است که نوزاد و سپس کودک به فردی تبدیل میشوند که میتواند با استفاده از فرضیهها استدلال کند و فکر کند .
به نظر پیاژه , رشد شناختی یک سازماندهی پیشرونده فرآیندهای ذهنی در نتیجه بلوغ زیستی و تجربه زیستمحیطی بود . کودکان درکی از جهان پیرامون خود میسازند , سپس تفاوتهای بین آنچه که میدانند و آنچه در محیط خود کشف میکنند را تجربه میکنند .
سه مولفه اساسی برای نظریه شناختی پیاژه وجود دارد :
طرح
( بلوکهای دانش ) .
فرایندهایی که انتقال از یک مرحله به مرحله دیگر ( تعادل , جذب و اقامت ) را ممکن میسازند .
مراحل رشد شناختی :
حسی - حرکتی
سلام ,
عملیاتی عینی ,
عملیاتی رسمی .
منبع سایت روانشناسی ساده
- ۰ ۰
- ۰ نظر