شنبه ۱۵ دی ۹۷ ۱۶:۱۹ ۸۳۸ بازديد
رویکرد قطعی همچنین مفاهیم مهمی برای روانشناسی به عنوان یک علم دارد . دانشمندان به کشف قوانینی که میتوانند برای پیشبینی وقایع مورد استفاده قرار گیرند ، علاقمند هستند . با این حال ، با ایجاد قوانین کلی رفتار ، روانشناسی قطعی ، یگانگی موجودات انسانی و آزادی آنها برای انتخاب افسانه شخصی خود را دستکم میگیرد .
سیستم Conditioning اسکینر - Operant
نویسنده : شائول McLeod ، سال ۲۰۱۸
conditioning یک روش یادگیری است که از طریق پاداشها و مجازاتها برای رفتار اتفاق میافتد . از طریق شرطیسازی عامل ، فرد ارتباط بین رفتار خاص و یک نتیجه را ایجاد میکند ( اسکینر ، ۱۹۳۸ ) .
در دهه ۱۹۲۰ ، جان بی . واتسون روانشناسی آکادمیک را ترک کرده بود و behaviorists دیگر در حال تاثیر گذار بودند و روشهای جدید یادگیری غیر از شرطیسازی کلاسیک را مطرح میکردند . شاید مهمترین آنها Burrhus فردریک اسکینر است . اگرچه به دلایل واضح او بیشتر به عنوان B.F. اسکینر شناخته میشود .
دیدگاههای Skinner's کمی کمتر از نظرات وات سن ( ۱۹۱۳ ) بودند . اسکینر باور داشت که ما چنین چیزی را به عنوان یک ذهن داریم ، اما به سادگی مفیدتر است که رفتار قابلمشاهده را به جای رویدادهای ذهنی درونی مطالعه کنیم .
کار اسکینر به این دیدگاه ریشه داشت که تهویه کلاسیک بیش از حد ساده بود تا توضیح کاملی از رفتار پیچیده انسان باشد . او معتقد بود که بهترین راه برای درک رفتار این است که به علل عملی و عواقب آن نگاه کنیم . او این رویکرد را به شرطیسازی عامل، گفت .
هیتر اسکینر : Operant Operant
اسکینر به عنوان پدر of Operant در نظر گرفته میشود ، اما کار او براساس قانون of ( ۱۸۹۸ ) Thorndike بود . با توجه به این اصل ، رفتاری که به دنبال عواقب مطبوع است احتمالا ً تکرار خواهد شد و رفتار پس از آن عواقب ناخوشایند آن کمتر است .
اسکینر یک واژه جدید را به قانون تاثیر معرفی کرد . رفتار تقویت میشود ( به عنوان مثال تقویتشده ) ؛ رفتاری که تقویت نمیشود - یا خاموش میشود ( به عنوان مثال ضعیف ) .
اسکینر ( ۱۹۴۸ ) با انجام آزمایشها با استفاده از حیوانات که در جعبه اسکینر قرار داده بود مطالعه کرد که شبیه جعبه پازل Thorndike بود .
تصویر سازی جعبه اسکینر به تصویر کشیدن از شرطیسازی عامل
اسکینر سه نوع پاسخها یا operant را شناسایی کرد که میتواند رفتار را دنبال کند .
* خنثی : واکنشهای محیطی که نه افزایش را افزایش میدهد و نه احتمال تکرار یک رفتار را کاهش میدهد .
* : پاسخ گویی از محیطی که احتمال تکرار یک رفتار را افزایش میدهد . reinforcers میتوانند مثبت یا منفی باشند .
* : پاسخ گویی از محیطی که احتمال تکرار رفتار را کاهش میدهد . مجازات رفتار را تضعیف میکند .
ما همه میتوانیم به نمونههایی از این که چگونه رفتار ما تحتتاثیر reinforcers و punishers قرار گرفتهاست ، فکر کنیم . به عنوان یک کودک احتمالا ً تعدادی از رفتارها را امتحان کردهاید و از عواقب آن مطلع شدهاید .
به عنوان مثال ، اگر زمانی که جوانتر بودید ، در مدرسه سیگار میکشید و پیامد اصلی آن این بود که شما با جمعیتی که همیشه میخواستید با آن آویزان شوید ، به طور مثبت تقویت میشدید ( به عنوان مثال ، پاداش داده ) و احتمالا ً این رفتار را تکرار میکردید .
با این حال ، اگر مهمترین نتیجه این بود که شما دستگیر شدهاید ، ترکه ، معلق از مدرسه و پدر و مادرت درگیر شدهاند ، قطعا ً مجازات شدهاید ، و در نتیجه احتمالا ً کمتر سیگار خواهید کشید .
مثبت گرایی مثبت
اسکینر نشان داد که چگونه تقویت مثبت با قرار دادن یک موش گرسنه در جعبه اسکینر کار میکرد . جعبه یک اهرم را در دست داشت و وقتی موش به اطراف جعبه میرفت ، به طور تصادفی اهرم را میزد . طولی نکشید که گلوله به ظرفی در کنار اهرم اصابت کرد .
موشها به سرعت یاد گرفتند که بعد از چند بار در جعبه به اهرم بروند .
منبع سایت روانشناسی ساده
سیستم Conditioning اسکینر - Operant
نویسنده : شائول McLeod ، سال ۲۰۱۸
conditioning یک روش یادگیری است که از طریق پاداشها و مجازاتها برای رفتار اتفاق میافتد . از طریق شرطیسازی عامل ، فرد ارتباط بین رفتار خاص و یک نتیجه را ایجاد میکند ( اسکینر ، ۱۹۳۸ ) .
در دهه ۱۹۲۰ ، جان بی . واتسون روانشناسی آکادمیک را ترک کرده بود و behaviorists دیگر در حال تاثیر گذار بودند و روشهای جدید یادگیری غیر از شرطیسازی کلاسیک را مطرح میکردند . شاید مهمترین آنها Burrhus فردریک اسکینر است . اگرچه به دلایل واضح او بیشتر به عنوان B.F. اسکینر شناخته میشود .
دیدگاههای Skinner's کمی کمتر از نظرات وات سن ( ۱۹۱۳ ) بودند . اسکینر باور داشت که ما چنین چیزی را به عنوان یک ذهن داریم ، اما به سادگی مفیدتر است که رفتار قابلمشاهده را به جای رویدادهای ذهنی درونی مطالعه کنیم .
کار اسکینر به این دیدگاه ریشه داشت که تهویه کلاسیک بیش از حد ساده بود تا توضیح کاملی از رفتار پیچیده انسان باشد . او معتقد بود که بهترین راه برای درک رفتار این است که به علل عملی و عواقب آن نگاه کنیم . او این رویکرد را به شرطیسازی عامل، گفت .
هیتر اسکینر : Operant Operant
اسکینر به عنوان پدر of Operant در نظر گرفته میشود ، اما کار او براساس قانون of ( ۱۸۹۸ ) Thorndike بود . با توجه به این اصل ، رفتاری که به دنبال عواقب مطبوع است احتمالا ً تکرار خواهد شد و رفتار پس از آن عواقب ناخوشایند آن کمتر است .
اسکینر یک واژه جدید را به قانون تاثیر معرفی کرد . رفتار تقویت میشود ( به عنوان مثال تقویتشده ) ؛ رفتاری که تقویت نمیشود - یا خاموش میشود ( به عنوان مثال ضعیف ) .
اسکینر ( ۱۹۴۸ ) با انجام آزمایشها با استفاده از حیوانات که در جعبه اسکینر قرار داده بود مطالعه کرد که شبیه جعبه پازل Thorndike بود .
تصویر سازی جعبه اسکینر به تصویر کشیدن از شرطیسازی عامل
اسکینر سه نوع پاسخها یا operant را شناسایی کرد که میتواند رفتار را دنبال کند .
* خنثی : واکنشهای محیطی که نه افزایش را افزایش میدهد و نه احتمال تکرار یک رفتار را کاهش میدهد .
* : پاسخ گویی از محیطی که احتمال تکرار یک رفتار را افزایش میدهد . reinforcers میتوانند مثبت یا منفی باشند .
* : پاسخ گویی از محیطی که احتمال تکرار رفتار را کاهش میدهد . مجازات رفتار را تضعیف میکند .
ما همه میتوانیم به نمونههایی از این که چگونه رفتار ما تحتتاثیر reinforcers و punishers قرار گرفتهاست ، فکر کنیم . به عنوان یک کودک احتمالا ً تعدادی از رفتارها را امتحان کردهاید و از عواقب آن مطلع شدهاید .
به عنوان مثال ، اگر زمانی که جوانتر بودید ، در مدرسه سیگار میکشید و پیامد اصلی آن این بود که شما با جمعیتی که همیشه میخواستید با آن آویزان شوید ، به طور مثبت تقویت میشدید ( به عنوان مثال ، پاداش داده ) و احتمالا ً این رفتار را تکرار میکردید .
با این حال ، اگر مهمترین نتیجه این بود که شما دستگیر شدهاید ، ترکه ، معلق از مدرسه و پدر و مادرت درگیر شدهاند ، قطعا ً مجازات شدهاید ، و در نتیجه احتمالا ً کمتر سیگار خواهید کشید .
مثبت گرایی مثبت
اسکینر نشان داد که چگونه تقویت مثبت با قرار دادن یک موش گرسنه در جعبه اسکینر کار میکرد . جعبه یک اهرم را در دست داشت و وقتی موش به اطراف جعبه میرفت ، به طور تصادفی اهرم را میزد . طولی نکشید که گلوله به ظرفی در کنار اهرم اصابت کرد .
موشها به سرعت یاد گرفتند که بعد از چند بار در جعبه به اهرم بروند .
منبع سایت روانشناسی ساده
- ۰ ۰
- ۰ نظر